نخونی از دست دادی
احادیث ناب
احادیث ناب
احادیث فوق العاده زیبا
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بعضیا آخر صفر پیراهن سیاهشونا از طن بدر می کنند…
اما این کار صحیحی نیست چون بعد از 28 صفر سیاه ترین هفته تاریخ رقم خورد
هفته ای که در آن به پیغمبر اکرم صل الله علیه واله وسلم نعوذبالله تهمت هزیان زدند..
هفته ای که دستور پیامبر اکرم صل الله علیه واله وسلم را کنار زدند و به سپاه اسامه نرفتند
هفته ای که نذاشتند پیامبر اسلام صل الله علیه و اله و سلم وصیت کند.
هفته ای که در آن رسول خدا صل الله علیه واله و سلم را شهید کردند
هفته ای که شورای کثیف سقیفه تشکیل شد
هفته ای که به خانه ی مولا علی علیه السلام حمله کردند و درب خانه اش را آتش زدند
هفته ای فرزند امیرالمومنین علیه السلام را شهید کردند
هفته ای که دستای مولا را بستند
هفته ای که پهلوی مادر شکست
هفته ای که………………………………………………….
از 28 صفر تا 8 ربیع ایام محسنیه است، تا 8 ربیع نیز پیراهن سیاه به تن کنید و در عزای اهل بیت علیهم السلام عزادار باشید تا مورد عنایت آن حضرات قرار بگیرید
9 ربیع وقتی که حضرت ابولولو علیه السلام ان ملعون ثانی را به درک واصل کرد شما نیز پیراهن سفید به تن کنید و در شادی اهل بیت علیهم السلام شاد باشید….
یا الله به حق حضرت محمد وال محمد علیهم السلام فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرج الشریف را برسان و ما را بر این مذهب استوار و پایه دار بدار….
ایام محسنیه را بر امام زمان عجل الله و تمامی شیعیان و محبینش تسلیت عرض می کنم………………….
التماس دعای خیر
یا امیرالمومنین علی علیه السلام
شهادت خاتم الانبیا و المرسلین محمد مصطفی صل الله علیه و اله و سلم
و حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
و حضرت امام رضا علیه السلام
بر همه شیعیان تسلیت باد.
احادیث ناب
حضرت صادق (علیه السلام) از پدرش از پدران او (علیهم السلام) که فرمود : جبرئیل از جانب پروردگار به رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمود : یا محمد بدرستیکه خدای تعالی میخواند تو را سلام و میگوید تو را که بشارت ده برادر خود علی علیه السلام را به آنکه من عذاب نمی کنم هرکس را که دوستی میکند با علی علیه السلام و رحم نمی کنم هرکسی را که دشمنی میکند با وی.
کاشف الاستار ترجمه جامع الاخبار صفحه 32
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم فرمودند:
خداوند تبارک و تعالی برای برادرم، علی بن ابی طالب آن قدر فضیلت قرار داده که شمارش آن را فقط خدا می داند.
هرکس فضیلتی از فضائل او را بازگو کند و به آن اعتراف نماید ، خداوند گناهان گذشته و اینده اش را بیامرزد ، هرچند به اندازه جن و انس گناه کرده باشد.
و هرکس فضیلتی از فضائل علی علیه السلام را بنویسد ، تا آن نوشته باقی است فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.
و هر که به فضیلتی از فضائل علی علیه السلام گوش دهد ، خداوند گناهانی را که به وسیله ی گوش انجام داده می آمرزد.
و هرکس به نوشته ای از فضائل علی علیه السلام نگاه کند، خداوند گناهانی را که با چشم انجام داده می آمرزد.
منبع: امالی صدوق، مجلس 28، حدیث 10 …….
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود :
” الصديقون ثلاثة : حبيب النجار مؤمن آل ياسين ، وحزبيل مؤمن آل فرعون ، و علي بن أبي طالب الثالث ، و هو أفضلهم .
صديقان سه نفر هستند : حبيب نجار ، مؤمن آل ياسين ، حزقيل مؤمن آل فرعون ، و علي بن أبي طالب عليه اسلام كه او برتر از آن ها است .
و…
اگر ابوبکر مستحق لقب صدیق بودن بود پیامبر اکرم در این حدیث هم اسمی از او می آورد.
[۳ ] مناقب علي بن أبي طالب (ع) - أبي بكر أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني - ص ۳۳۱ ، الجامع الصغير - جلال الدين السيوطي - ج ۲ - ص ۱۱۵ ، كنز العمال - المتقي الهندي - ج ۱۱ - ص ۶۰۱ و………..
ای علی …
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله :
يا علِيُّ! لَولا أنتَ و شيعَتُكَ ما قامَ لِلّهِ دِيِنٌ؛
اى على ! اگر تو و شيعيانت نبوديد، دينى براى خدا پا برجا نمى ماند.
بحار الأنوار: ج 39، ص 307
بسم رب العلی
ایمان به علی علیه السلام، سبب باز شدن قفل قلوب است
.
سلمان عرض كرد: یا اميرالمؤمنين!
چه كسى مؤمن است
و حدود و مرز ايمان چيست؟
حضرت فرمودند:
مؤمنی کسی است که قلبش - به عشق و ولایت ما - امتحان شده،
همان کسیکه كه هیچ چيزى از امور - و فضایل و مناقب و احکام و شرایع و ولایت و برائت و پلیدی دشمنان ما - به او نمیرسد،
مگر اينكه خداوند سينه او را براى پذيرش آن گشاده ساخته، و آنرا میپذیرد،
و هرگز دچار شك و ترديد نمیگردد. -
و نمیگوید: جای تعجب است، و یا من باورم نمیشود، و یا نمیگوید من که فکر نمیکنم اینگونه باشد، و محبت دشمن ما را حتی به اندازه سوزنی در دل خود جای نمیدهد،- اینجاست که بسبب معرفت ما روح و دلش آرام، و سینه اش باز گشته است
.
. بحار ج ٢٦ ص ١
کوری محشر
امیرمومنان علی علیه السلام فرمودند:
در قیامت مخالفین با پیشوایشان همگی کور محشور شوند، عده ای از امت های دیگر آنها را ببینند، گویند: امت محمد صلی الله وعلیه واله که همگی کورند!
من به آنها میگویم: اینها از امت پیامبر صلی الله وعلیه و آله نیستند؛ زیرا آنها دین خویش را تبدیل به دینی دیگر کردند و تغییر دادند،خدا هم آنها را تغییر داد وکور کرد.
ثواب الاعمال 208،،،علل الشرائع جلد2 صفحه602،،،بحارالانوار جلد27 صفحه235
بر منکر ولایت لعنت
پیامبر خدا صلی الله وعلیه وآله فرمودند:
بهترین این امت پس از من علی بن ابی طالب وفاطمه و حسن وحسین علیهم السلام هستند، هرکس چیزی جز این بگوید لعنت خدا بر او باد.
کنزالفوائد جلد1 ص149….مائه منقبه ص126
پرستش طاغوت
امام محمد باقر علیه السلام درباره آیه شریفه 157 سوره اعراف فرمودند:
مقصود از رستگاران کسانی هستند که از پرستش طاغوت اجتناب نمودند-اشاره به آیه:{ والذین اجتنبوا الطاغوت ان یعبدوها}-جبت وطاغوت خلفای ثلاثه هستند ،و مقصود از عبادت ، اطاعت کردن مردم از آنهاست.
اصول کافی جلد1 صفحه429….بحارالانوار جلد24 صفحه353 ، آیه شریفه در الزمر:17
( بسم الله الرّحمن الرّحیم )
چرا شیعه هستم؟؟؟؟
در یکی از کشورهای اسلامی در حضور حدود سیصد نفر از اساتید دانشگاه، موضوعی را با توجه به آیات قرآن مورد بحث و سخنرانی قرار دادم.از لطف خدا، مورد توجه قرار گرفت و یکی از حاضران با صدای بلند گفت: احسنت، خیلی خوب بود ولی حیف که تو شیعه ای! بیایید مسلمانان همه با هم یکی بشویم.گفتم: حرف شما قبول، نه شیعه و نه سنّی،فقط قرآن.
تا این مطلب را گفتم مدتی کف زدند و تشویق کردند. کف زدن ها که تمام شد، گفتم: با هم به سراغ قرآن برویم و ببینیم قرآن چه میگوید؟ گفتم: تا زمانی که پیغمبر(ص) بود، دوگانگی و اختلاف شیعه و سنّی وجود نداشت و پیامبر اکرم (ص) الگوی همه بود.” لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة “
اما پس از رحلت پیامبر دو راه پیدا شد: یکی راه اهل بیت او که ما شیعیان پیرو آنان هستیم و دستمان را در دست آنها گذاشته و فقهمان را از آن ها گرفته ایم و راه دیگر، راهی است که برادران اهل سنّت آن را انتخاب کرده اند.
دلیل اینکه من شیعه هستم و خط اهل بیت را انتخاب کردم سه آیه از قرآن است:
1- قرآن در مورد اهل بیت (ع) می فرماید: ” انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیرا ” خداوند اراده نموده که پلیدی ها را از شما اهل بیت دور گرداند و شما را پاک و منزّه گرداند.
خداوند در این آیه به صراحت اعلام فرموده که اهل بیت ، از گناه و پلیدی معصومند، آیا راجع به ائمه اهل سنّت چنین مطلبی وجود دارد؟!
2- اهل بیت (ع) از همان ابتدای اسلام پیش گام بوده و در قرن اول بوده اند و قرآن پیشگامان را برتری داده و فرموده است: ” والسّابقون السّابقون اولئک المقرّبون ” در حالی که پیشوایان اهل سنّت (یعنی ابوحنیفه، مالک، شافعی و احمد حنبل) ، همه سالها پس از پیامبر آمده و از متولدین قرن دوم هستند.
3- اهل بیت (ع) در راه خدا جهاد کرده و به شهادت رسیده اند و قرآن مجاهدان در راه خدا را بر دیگران برتری داده است. ” فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما ” اما پیشوایان اهل سنّت چنین نبوده اند.
آری، پذیرش اطاعت و رهبری اهل بیت (ع) مستند به آیات قرآن است،حال شما برای پیروی از دیگران چه دلیل قرآنی دارید؟! آنان پاسخی جز سکوت نداشتند.
کتاب تلخیص اصول عقاید/ نوشته ی محسن قرائتی
از منابع اهل تسنن
1-صحيح البخارى 4/210، (ص 710، ح 3714)، كتاب فضائل الصحابة، ب 12 ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليهوسلم . و4/219، (ص 717، ح 3767) كتاب فضائل الصحابة، ب 29 ـ باب مَنَاقِبُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ
2-صحيح البخارى: 4/42، ح 3093، كتاب فرض الخمس، ب 1 ـ باب فَرْضِ الْخُمُسِ
3-صحيح البخارى: 5/82، (ص 802 ح 4240) كتاب المغازى، ب 38 ـ باب غَزْوَةُ خَيْبَرَ.
4-صحيح مسلم: ج 5، ص 154، ح 4471، كتاب الجهاد والسير (المغازى )، ب 16 ـ باب قَوْلِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم، ج لاَ نُورَثُ مَا تَرَكْنَا فَهُوَ صَدَقَةٌ.
حضرت محمّد (صل الله علیه واله و سلم) فرمودند:
هر که فاطمه(سلام الله علیها) را اذيّت کند واو را ناراحت کند مرا اذيّت و آزار کرده و هر که مرا اذيّت و آزار کند خدا را اذيّت و آزار کرده!
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمودند:
من از ابوبکرو عمراذيّت شدم و از دست اين دو نفر دلگيرم !!!!!!!!
قابل توجه بعضی ها
ابوهريره مى گويد: پيامبر اكرم (صل الله علیه واله وسلم ) على (علیه السلام ) و فاطمه و حسن و حسين (علیهم السلام ) را ديد فرمود: هركس با شمابجنگد, من با او مى جنگم و هر كس با شما در صلح باشد با او در صلحم , انا حرب لمن حاربكم و سلم لمن سالمكم
حالا به نظرتون تو جنگ جمل کی با حضرت علی جنگید؟؟؟؟
پیشوایان خیر وخوبی
پیامبر خدا صلی الله وعلیه وآله فرمودند: خداوند عده ای را بلند مرتبه نماید و آنها را پیشوای خیر و خوبی قرار دهد به وسیله قرآن ، و دانستن تاویل آن، و موالات ما و بیزاری از دشمنان ما.
تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام 16…بحارالانوار جلد1 صفحه217 و جلد89 صفحه183
رستگاری با برائت
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
نسیم رحمت الهی ،آسایش، پیروزی، کمک، موفقیت،کامیابی ،برکت ،بزرگواری، آمرزش، عافیت، آسودگی، بشارت، تقرب، یاری، توانایی، امید و دوستی از جانب خدا به کسانی اختصاص دارد که ولایت امیرمومنان علی علیه السلام را پذیرفته و از او پیروی نموده واز دشمنانش بیزار باشند و به فضیلت او واوصیای او اعتراف داشته باشند.
سزاوار است که من از آنها شفاعت نمایم و خداوند بپذیرد، آنها پیروان من هستند، و هر کس از من پیروی کند از من است.
منبع: اصول کافی جلد1 صفحه210
حضرت رسول اعظم صلی اله وعلیه واله فرمودند:
اگر کسی را در برابر علی علیه السلام قرار دهید کافر شده اید، و اگر کسی را بر علی علیه السلام ترجیح دهید مرتد و از دین برگشته اید.
منبع:
مستدرک جلد18 صفحه184
بهترین فرد بشر
رسول خدا صلی الله وعلیه وآله وسلم فرمودند:
علی بن ابی طالب علیهمالسلام بهترین فرد بشر است، هرکس این مطلب را انکار کند کافر است.
منبع اهل سنت:
تاریخ مدینه دمشق جلد42 صفحه372-374….الثقات ابن حبان جلد9 صفحه281
منبع شیعه:
امالی شیخ صدوق رحمه الله صفحه76…الصراط المستقیم جلد2 صفحه68-69…بحارالانوار جلد26 صفحه306
آزمایش دل
امام محمد باقر علیه السلام به نقل از امیرمومنان علی علیه السلام درباره آیه شریفه:{ما جعل الله لر
جل من قلبین من جوفه} فرمودند:هرکس میخواهد بداند در ادعای محبت ما صادق است یا نه بایستی دل خود را امتحان کند، اگر دید هم به ما و هم به دشمنان ما محبت دارد،بداند که از ما نبوده و ما هم از او نیستیم.
خدا وجبرئیل و میکائیل دشمن او هستند، وخدا دشمن کافران است.
امالی شیخ طوسی رحمه الله 149…بشاره المصطفی 87…تفسیر قمی جلد2 صفحه171و172
بغض مولا امیرالمومنین علی علیه السلام نسبت به دشمنان
امام محمد باقر علیه السلام در ضمن روایتی در مدح مولا امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند :
یاری اش نسبت به خدا وپیامبر صلی الله علیه واله از همه صحابه بیشتر وبغض وکینه اش نسبت به مخالفان خدا وپیامبر صلی الله علیه واله از همه شدید تر بود.
منابع:
تفسیر عیاشی جلد1 صفحه197…بحارالانوار جلد17 صفحه11 و جلد 25 صفحه337
بغض مولا امیرالمومنین علی علیه السلام نسبت به دشمنان
امام محمد باقر علیه السلام در ضمن روایتی در مدح مولا امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند :
یاری اش نسبت به خدا وپیامبر صلی الله علیه واله از همه صحابه بیشتر وبغض وکینه اش نسبت به مخالفان خدا وپیامبر صلی الله علیه واله از همه شدید تر بود.
منابع:
تفسیر عیاشی جلد1 صفحه197…بحارالانوار جلد17 صفحه11 و جلد 25 صفحه337
سبب قبولی نماز
شخصی از امام سجاد علیه السلام پرسید: سبب قبولی نماز چیست؟
حضرت فرمودند: ولایت ما اهل بیت و بیزاری از دشمنان ما.
منابع:
مناقب جلد4 صفحه130-131….مستدرک جلد4 صفحه113….بحارالانوار جلد81 صفحه245 …
از پدر و مادر سزاوارتر!
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
زکات مربوط به کسانی است که بصیرت کافی در دین ندارند و در عقیده خویش ضعیف باشند؛اما کسی که بصیرت قوی و معرفت نیکو به ولایت اهل بیت علیهم السلام و برائت از دشمنان آنها داشته باشد، چنین کسی برادر دینی شماست و از پدران ومادران به شما نزدیک تر است…پس آنچه به او عطا میکنید باید از بقیه وجوه بر ونیکی باشد. {مانند بخشش}.
منابع:
تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام صفحه79…وسائل الشیعه جلد9 صفحه 229…بحارالانوار جلد93 صفحه68
بغض مولا امیرالمومنین علی علیه السلام نسبت به دشمنان
امام محمد باقر علیه السلام در ضمن روایتی در مدح مولا امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند :
یاری اش نسبت به خدا وپیامبر صلی الله علیه واله از همه صحابه بیشتر وبغض وکینه اش نسبت به مخالفان خدا وپیامبر صلی الله علیه واله از همه شدید تر بود.
منابع:
تفسیر عیاشی جلد1 صفحه197…بحارالانوار جلد17 صفحه11 و جلد 25 صفحه337 ….
اساس اسلام
امام صادق علیه السلام :
لِكُلِّ شَيءٍ أساسٌ و أساسُ الإسلامِ حُبُّنا أهلَ البَيتِ؛
هر چيزى را شالوده اى است و شالوده اسلام، دوستدارى ما اهل بيت است.
گزیده تحف العقول، ح177
واکنش مراجع عظام تقلید به اکران فیلم رستاخیز
حوزه/ ائمه علیهم السلام و امام زادگان عظیم الشأن مانند حضرت ابا الفضل العباس علیه السلام بالاتر از آن هستند که در فیلم و غیر آن تصویرشان نشان داده شود و این عمل جایز نیست
به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» مراجع عظام تقلید پیرو سؤالات مکرر مقلدین درباره اکران فیلم رستاخیزو نمایش تصویری ائمه علیهم السلام وامامزادگان ،دراطلاعیه های جداگانه نمایش تصویری ائمه علیهم السلام را جایز ندانسته و آن رامشتمل بر بعضی اهانت ها و هتک حرمت ها به بزرگان شهدا کربلا دانستند.
متن استفتاء وپاسخ مراجع عظام تقلید به این شرح است.
* متن سوال مشترک از حضرات آیات عظام مکارم و سبحانی
با عرض سلام، تحیت و آرزوی قبولی طاعات و عبادات؛
همانگونه که مستحضرید مسأله فیلم سینمایی رستاخیز چندی است که موجب نگرانی متدینین گردیده است. این فیلم که در نظر داشته قیام عاشورا را روایت کند و سازندگان آن نیز با نیت خیر وارد کار شده اند، ولی متأسفانه با تحریفات و مشکلات متعددی ساخته شد و اکنون بیم آن میرود که در صورت اهمال مؤمنان و مسئولان، باب حرمتشکنی به مقدسات را بگشاید و به شعائر حسینی و منابر نیز ضربه بزند.
پس از پخش اولیه این فیلم در جشنواره فجر 1392، اعتراضات زیادی از سوی مؤمنان و دلسوزان و حتی کارشناسان سینمایی به آن صورت گرفت که به فتاوا و بیانات مراجع عظام تقلید- حفظهم الله- منجر شد.
پس از این اعتراضات، گرچه برخی اصلاحات جزئی در فیلم انجام شد، اما هنوز آنچه موجب موهن بودن این فیلم شده، برجای خود باقی است؛ مانند:
نسبت دادن داستان عشقی و تخیلی به یکی از شهدای کربلا(بکیر بن حر ریاحی)
نشان دادن چهره حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) و بازی آن به وسیله یک خواننده!
متأسفانه علی رغم تذکرات قبلی مراجع عظام تقلیدو نیز تأکید وزیر محترم ارشاد مبنی بر لزوم توجه به نظر مراجع تقلید در این زمینه، تهیه کنندگان فیلم در این مورد مقاومت نموده و از اعمال تکنیک هایی مانند «نورانی کردن چهره بازیگر نقش قمر بنی هاشم» خودداری می کنند.
همچنین برخی از رابطان این فیلم ادعا کردهاند که نظر موافق مراجع عظام را با پخش این فیلم بدون اصلاحات مذکور جلب نمودهاند!
لذا خواهشمند است بفرمایید آیا با وجود عدم انجام اصلاحات ریشهای در فیلم رستاخیز، حضرتعالی نظر موافق خود را با نمایش عمومی آن و نشان دادن چهره حضرت عباس(علیه السلام) اعلام فرمودهاید؟
* پاسخ آیت الله العظمی مکارم شیرازی
بسمه تعالی
با نهایت معذرت چنین چیزی مطلقاً واقعیت ندارد همیشه موفق باشید.
۹۴/4/۰۹
÷اسخ آیت الله العظمی مکارم/ فیلم رستاخیز
* پاسخ آیت الله العظمی سبحانی
فیلم مزبور را مادامی که افراد کارشناس و آشنا به رموز فیلم و سینما و در عین حال کارشناس و آگاه به رموز علوم دینی ندیدهاند باید از نشان دادن آن جلوگیری شود.
والله العالم
21 رمضان 1436
۹۴/4/۱۷
÷اسخ آیت الله العظمی سبحانی/ فیلم رستاخیز
*دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله سیستانی
با سلام و ادای احترام
بعضی شایعه کرده اند که آیت الله سیستانی در جریان ساخت فیلم رستاخیز قرار داشته اند و فیلمنامه آن را تایید نموده اند، آیا این گفته صحیح است؟
بسمه تعالی: صحیح نیست
24رمضان المبارک 1436
پاسخ آیت الله العظمی سیستانی/ فیلم رستاخیز
*دفتر حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی
پیرو سؤالات مکرر از دفتر معظم له درباره نمایش تصویری از ائمه علیهم السلام، اطلاعیه از سوی این دفتر بدین شرح صادر شد:
بسمه تعالی
ائمه علیهم السلام و امام زادگان عظیم الشأن مانند حضرت ابا الفضل العباس علیه السلام بالاتر از آن هستند که در فیلم و غیر آن تصویرشان نشان داده شود و این عمل جایز نیست.
رمضان المبارك ۱۴۳۶ ۲۲ تير ۱۳۹۴
پاسخ آیت الله العظمی وحید/ فیلم رستاخیز
*اطلاعیه دفتر حضرت آیت الله علوی گرگانی
بسم الله الرحمن الرحیم
شنیده شده که بعضی از مسئولین مجوز پخش و اکران فیلم رستاخیز را صادر کرده اند که این فیلم مشتمل بر بعضی اهانت ها و هتک حرمت ها و انتساب های نابجا و بازی بعضی از افراد معلوم الحال در نقش بعضی از بزرگان شهدا کربلا موجب هتک حرمت و اهانت خواهد بود و لذا قبلاً هم نسبت به این فیلم موضعگیری کرده بودیم، ولی توجهی نشد و لذا اکران این فیلم به صلاح نیست و چه بسا توابع خوبی نداشته باشد و لذا اکران این فیلم نشود.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
20رمضان المبارک 1436
وقتی نمی توانیم اثری در خور ِ شان واقعه عاشورا بسازیم، بیاییم و برای امام حسین (علیه السلام) فیلم نسازیم..!!!
چه اصراری داریم تصورات مردمی که از کودکی با امام حسین(علیه السلام) خو گرفته اند را با تخیلات خود تخریب کنیم؟
بیایید اجازه دهیم مردم در خلوت خود، با مطالعه تاریخ و پای منبرها، حادثه کربلا را برای خود تصویر کنند و معرفت خود را با مطالعه زندگینامه و کتب خاصی که در مورد ائمه اطهار(علیهم السلام) به رشته تحریر در آمده بالا ببرند نه با فیلم های شما..!
فقط اینکه:
چطور جرات کردید تصویر حضرت عباس(علیه السلام)، حضرت علی اکبر (علیه السلام) و… را در فیلم نشان دهید؟
در روزگاری که بهاییت و وهابیت میلیاردها دلار برای تخریب اعتقادات شیعه هزینه می کنند، چه تاسف بار است که در کشور شیعه ایران فیلمی ساخته می شود که با حقیقت عاشورا و امام حسین(علیه السلام) فاصله زیادی دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
عظمت زیارت امام حسین علیه السلام ، مقام قمر بنی هاشم سلام الله علیه و اهمیت عزاداری ایام عاشورا
آنچه مهم است در این زمان
حفظ ایتام آل عصمت است،
مردمی منقطع از امام زمانشان،
با این ابتلائات زندگی ،
با حرمان از مبانی مذهب و دین ،
به قدری این کار ارزش دارد[که]
اگر در این سفر بتوانید یک بیگانه از امام زمان را
با ولی عصر آشنا کنید
مبلغین ، عظمت زیارت امام حسین علیه السلام ، مقام قمر بنی هاشم سلام الله علیه و اهمیت عزاداری ایام عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:
(وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا)
این بیان خداست:
کیست احسن قولا از کسی که دعوت کند به خدا
و آن دعوت توأم باشد با عمل صالح.
کسانی که در این ایام
به تبلیغ این دین و این مذهب می روند،
اینها باید بدانند کاری که متکفل اند کار انبیاء است،
الذین یبلغون رسالات الله. این کار فوق بیان و تکلم ماست.
آنچه مهم است در این زمان
حفظ ایتام آل عصمت است،
مردمی منقطع از امام زمانشان،
با این ابتلائات زندگی ،
با حرمان از مبانی مذهب و دین ،
به قدری این کار ارزش دارد[که]
اگر در این سفر بتوانید یک بیگانه از امام زمان را
با ولی عصر آشنا کنید
یک تارک الصلاة را به نماز بیاورید،
اجرتان به اندازه ای است که قابل وصف نیست ،
چون رسول خدا به شخص امیرالمؤمنین فرمود:
اگر کسی به وسیله تو یکنفر را هدایت کند
“خیر لک مما طلعت علیه الشمس"،
از آن روزی که این منظومه شمسی به وجود آمده
تا آن روزی که (إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ)
تا آن روز آنچه آفتاب بر آن تابیده
ارزش این کار را ندارد
منتها باید آنچنان تبلیغ دین کرد
که صاحب دین خواسته.
(أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا
كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ
أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ،
تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا).
شجره طیبه دین یک ریشه دارد،
این درخت تنه ای دارد، شاخه هایی دارد
برگهایی دارد، میوه ای دارد.
کسانی که به تبلیغ می روند
باید متوجه بشوند وظیفه آنها چیست؟
ریشه درخت دین عقائد حقه است،
معارف اهل بیت است.
این اصل و ریشه ی این شجره طیبه است.
تنه این درخت اخلاق فاضله است،
ملکات حمیده نفسانیه.
شاخه های این درخت اعمال صالحه است.
اگر عقیده، عقیده حقه شد،
ملکات نفسانی، اخلاق فاضله شد،
رفتار، اعمال صالحه شد،
ثمره ی این شجره سعادت ابدی است،
یعنی قابل حد و اندازه نیست.
زندگی که آخر ندارد ،
حیات ابد، ، باید تأمین بشود اینجا.
وظیفه مبلغین در آن مناطق
و به هرجا، یکی دفع شبهات است.
همانطوری که بدن مبتلا به انواع میکروب می شود،
روح هم مبتلا به انواع شبهات می شود.
شبهات مخالفین دین،
آن هم با کمک شیطان در مغز این طبقه
که از دین اطلاع ندارند
قهراً تولید مرض روحی می کند.
وظیفه شما دفع این شبهات است.
هر کس آلوده شده روحش به شبهه ای از مذهب باطلی،
مثل طبیب حاذقی تمام قدرت را صرف کنید
آن درد را درمان کنید.
بعد تقویت کنید عقول این مردم را
به این مذهبی که دنیا را به زانو درآورده،
قدرت منطقش و قوت استدلالش
تمام مسیحیت را بیچاره کرده.
یهود، نصاری، منکرین خدا،
اهل مذاهب باطله در مقابل قدرت برهان این دین بیچاره اند،
منتها باید شما قدرت علمی پیدا کنید،
اگر آن قدرت پیدا شد می شود
حسن بن یوسف بن مطهر، علامه حلی.
سلطان وقت علمای چهار مذهب را جمع کرد،
ارکان حنفیه، مالکیه، شافعیه، حنبلیه.
یک مرد پیدا شد با قدرت علمی
در آن مجلس نشست و برخاست
سر چهار مذهب را به سنگ کوبید،
پرچم تشیع را در این مملکت برافراشت.
صبح تمام مملکت رسماً سنی بود،
ظهر ورق برگشت خطبه های نماز جمعه
در سرتاسر مملکت عوض شد.
این قدرت یک پهلوان در دین است.
بنیه علمی را قوی کنید،
علم مرد می کند روح را،
حالت فاعلیت دارد،
جهل حالت انفعال می آورد. این وظیفه اول.
وظیفه دوم:
با این برنامه تحکیم عقائد،
تعلیم احکام، تهذیب اخلاق،
آنچه همه را به ثمر می رساند،
عاشورای حسین ابن علی است.
مردم را بیدار کنید،
چه خبر است؟ عاشورا چیست؟
بفهمانید به مردم، چه قیامتی است؟
یک کلمه ما می گوییم
اما کجا در حد فهمیدن ایم که کی بود؟
چه کرد؟ کاری که او کرد چه کاری بود؟
خود او که بود؟
این دریایی است که مثل شیخ انصاری غرق می شود،
مثل محقق و علامه، مات و مبهوت می مانند.
کجا ما فهمیدیم عاشورا چیست؟
کسی مگر قدرت دارد[که]
اصحاب او را بشناسد تا برسد به خودش.
این بیان کیست؟
بیان، بیان رأس و رئیس مذهب است،
امام ششم آن کسی که از مبدأ تا معاد،
از طهارت تا دیات، هر چه هست
به برکت نفس اوست،
آن کسی که جوهر ۱۲۴ هزار پیغمبر را
به صورت مذهب جعفری به دنیا عرضه کرد،
او بیانش این است…،
کسانی که اهل فن هستند
می فهمند شهادت چه اندازه دشوار است،
شاهد، کی می تواند شهادت بدهد؟
آن وقتی که مشهودٌ به مثل آفتاب واضح و روشن باشد،
آنچه که محیّر العقول است این است
که امام ششم متن کلامش این است:
اشهد، شهادت می دهم،
لقد اقشعرت لدمائک – لدمائکم- اظلة العرش،
شهادت می دهم انّ دمک سکن فی الخلد.
هر جمله اش بهت آور است،
این بیان امام ششم است،
شهادت می دهم خون تو در خلد مسکن کرد،
کسی که خونش در خلد برین است،
آیا روحش کجاست؟
سیدالشهداء این است.
بعد مطلب به اینجا می رسد:
در مقابل خون تو و خون اصحاب تو
اظله عرش به لرزه افتاد،
وبکی له جمیع الخلائق.
الخلائق جمع محلی به ال است.
لا یشذ عنه شاذ، غیر از خدا،
خلاصه، به جز ذات قدوس او
آنچه در قلمرو خلقت است،
همه برای سر بریده تو گریه کرد،
این چه غوغایی بوده؟ چه کرده؟
و بکت له السماوات السبع والارضون
وما فیهنّ وما بینهنّ
ومن یتقلب فی الجنة والنار وما یری وما لا یری.
عقل مبهوت است،
هفت آسمان، تمام این کهکشانها،
همه در آسمان اول است.
متن قرآن این است: (وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ) ،
این کهکشانهایی که میلیاردها در این فضا منتشرند
همه در آسمان اول هستند،
حالا در هفت آسمان چه خبر است؟
بیان امام ششم این است:
سماوات هفتگانه و همه زمینها
و هرچه در آنها هست و هر چه بین آنها هست،
برای عزای حسین ابن علی گریه کردند.
حالا یک عده بیسواد پیدا شدند،
می گویند این عزاداری ها افراط است.
این غلطها نتیجه جهل است.
کیست که بفهمد عاشورا چه روزی است؟
کیست که بداند چه سری بالای نیزه رفت؟
کیست که بفهمد چه دستی کنار نهر علقمه از بدن جدا شد؟
به مردم بفهمانید این مطالب را.
رفاعة بن موسی النخاس،
موثق است به توثیق شیخ، نجاشی، ابن شهرآشوب، علامه.
همچو مردی آمد خدمت امام ششم.
او با هر کسی این حرفها را به میان نمی گذارد،
همچو مردی باید باشد،
فرمود: رفاعه امسال به حج نرفتی؟
گفت: جعلت فداک، مال من امسال وفا به حج نکرد،
ولی عرفه رفتم کنار قبر حسین بن علی.
بعد که این کلمه را گفتم،
سکت طویلا.
این دقائق را خوب درک کنید،
مدتی سکوت کرد.
حالا در این سکوت چه خبر بود؟
ما و همه فقها و علما عاجزتر از این هستند
که بفهمند آن سکوت چه اسراری داشت؟
حجی که عظمتش این قدر است:
یکنفر به حج نرسید،
به رسول خدا عرض کرد
چه بکنم که جای حج را پر کند؟
پیغمبر اشاره کرد به کوه ابی قبیس،
فرمود: اگر این کوه را طلا کنی
و در راه خدا انفاق کنی جای حج را نخواهد گرفت.
حج خانه خدا این است.
بعد آنی که عقل را مبهوت می کند این بیان است:
بعد از مدتی سکوت سر بلند کرد،
فرمود: ای رفاعه لا تترک زیارة الحسین ابدا،
لولا، اگر این نبود که من کراهت داشتم،
که مردم دست از حج بردارند،
آن وقت می گفتم در زیارت قبر او چه خبر است؟
خلاصه این را من می گویم
شما بروید مدتها فکر کنید،
بعد فرمود: ای رفاعه
من زار الحسین عارفاً بحقه
کسی که زیارت کند او را و بشناسد او کیست،
بشناسد کیست…،
کسی است که خدا پیغمبر خاتم را فرستاد به زمین،
عقل کل را فرستاد به زمین
برای این که خون اصحاب او را
پیغمبر در شیشه کند و به عرش ببرد.
اگر حسین را بشناسی،
من زار الحسین عارفا بحقه
- این بیان امام ششم است-
خدا به او چه می دهد؟
از وقتی حرکت می کند
هزار ملک در یمین او،
هزار ملک در یسار او…،
اینها را باید درک کنید
از نظر دلیل انّی، کشف کنید
که اثر وقتی این است
مؤثر کی بوده که همچو اثری گذاشته؟
از میوه ،درخت را باید شناخت،
از گوهر معدن را باید شناخت،
از زیارت قبر او نزد خدا
باید فهمید چه مقامی دارد
و چه کرده که زیارت قبر او این شده،
آن چیست؟
هزار ملک از یمینش،
هزار ملک از یسارش،
همراهی اش می کنند
تا کنار قبر آن حضرت،
تا برگردد به خانه اش،
بعد یک زیارت قبر او…
به نص بیان امام ششم،
آن هم چه بیانی، بیانی که
شیخ الطائفه رئیس الفرقه شیخ طوسی
در مصباح المتهجد و صلاح المتعبد
متجاوز از هزار سال بر این قضیه گذشته،
این خبر در همچو سندی است
در همچو کتابی است،
آن هم به قلم همچو کسی است
که رأس و رئیس تمام علمای طائفه است
در ظرف هزار سال، مطلب این است،
خدا به آن یک زیارت، ثواب هزار حج،
و ثواب هزار عمره می دهد،
آن هم حجی که در رکاب نبی ای باشد
و عمره ای که در رکاب نبی ای یا وصی ای(باشد)،
خلاصه کلام کسی که به زیارت قبر او برو
د- به نص بیان امام ششم-
یک زیارت قبر او ثواب هزار حج،
آن هم در رکاب امیرالمؤمنین دارد،
ثواب هزار عمره در زیر بیرق خاتم النبیین دارد.
این سیدالشهداء است.
چه کرده که خدا به او همچو مقامی داده.
آن وقت این غلطها که این عزاداری ها افراط است… !!!!.
هیئت های حسینی بیدار بشوند،
اولا مواظب باشند مبادا عزاداری ها
آلوده به گناهی بشود.
آنچه مهم است این است
که این اکسیر احمر باطل نشود،
(إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ).
عزاداران حسینی باید منزه از حرام [باشند]،
اتیان واجبات ، ترک محرمات [شود]،
هیئات باید مظاهر تقوی باشند،
علم هایی که افراشته می شود
زیر آن علمها مبادا یک نظر نابجایی،
یک کلمه ناروایی، یک عمل فاسدی انجام بشود،
چون این هیئتها مورد نظر شخص خاتم انبیا است.
از حرام اجتناب کنید،
واجبات را به جا بیاورید،
در عزای او هرچه بکنید
در حد خودتان است، نه در حد او.
فُجع به الرسول
و ازعجت البتول وطاشت العقول.
اصلا مبهوتم چه بگویم؟
رسول در عزای او فاجعه زده شد،
بتول یعنی فاطمه زهرا
وضعش به جایی رسید که هر روز
برای او شیون می زند،
و صیحه زهرا تمام ملائکه را بیچاره کرده،
وطاشت العقول، عقلها پریشان شد،
این چه مقامی است؟
از خود او نمی شود دم زد،
خدا باید ذکر او را بکند.
سوره والفجر بیان خدا برای سر بریده سیدالشهداء است:
(يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ،
ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً)،
حجت خدا فرمود: این سوره در شأن جد من است
. ما از او بگذریم!!!
امام چهارم، صاحب زبور آل محمد،
زین العابدین سید الساجدین
یک نگاه کرد به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب،
فاستعبر، چشمش به یتیم قمر بنی هاشم افتاد،
اشکها سرازیر شد.
خوب در بیان امام دقت کنید،
بعد که گریه کرد، فرمود:
هیچ روزی بر جدم رسول خدا
سخت تر از روز احد نگذشت،
در آن روز اسد الله و اسد رسوله،
شیر خدا، شیر پیغمبر خدا کشته شد،
حمزه سیدالشهداء کشته شد،
این روز سخت ترین روز بود بر جدم.
این بیان امام چهارم است،
آن هم نسبت به شخص اول عالم امکان.
بعد از آن روز، روزی بود
که جعفر ابن ابی طالب کشته شد.
بعد که هر دو روز را گفت
آن وقت فرمود: لا یوم کیوم الحسین،
خلاصه،
پیغمبر روزی مثل روز عاشورا برایش نگذشته.
خدا می داند که بر شخص خاتم چه گذشت؟
آنچه که مهم است این است،
بعد که این کلمات را فرمود
آن وقت فرمود: رحمت خدا،
رحمت خدا بر عموی من عباس.
بیان امام را من نمی توانم بگویم.
خودش را فدا کرد، چه جور فدا کرد؟
اصلا شهادت قمر بنی هاشم گفتنی نیست،
فکر کنید.! دست، بریده…،
چه کرده؟ دست راست که افتاده بود
آن وقت گفت: والله ان قطعتم یمینی،
انی احامی ابدا عن دینی،
وعن امام صادق الیقین.
همچو کسی بود،
بعد که دست چپ افتاد،
آن وقت گفت: قد قطعوا ببغیهم یساری.
شهادت اینجور شهادتی بود.
آن وقت آنچه که عقل همه حکماء
و فهم همه فقهاء را مبهوت می کند
این جمله است، فرمود:
برای عمویم عند الله…،
عند الله یعنی چه؟
فوق بهشت است، فوق خلد برین است،
ان لعمی العباس عند الله چیست؟
منزلتی است، مقامی دارد عند الله
که غبطه می خورند به آن مقام جمیع الشهداء.
واقعاً بهت آور است.
از اول خلقت حساب کنید،
از زمان آدم که هابیل شهید شد
تا روز احد که حمزه سیدالشهداء به شهادت رسید
، تا شهدای بدر، احد،
ختم کجاست، آن روزی که
امام زمان ظهور کند،
شهدای در رکاب او
همه در کلمه جمیع الشهداء مندرج است،
حالا مقام چه مقامی است
که همه اینها به آن مقام غبطه می خورند.
این مقام علمدار اوست،
حالا خود او کجاست؟
آنچه که من شنیده ام،
خدا نکند که چنین باشد،
غلطی می خواهند انجام بدهند
که اگر این غلط را انجام دادند،
من وظیفه ام این است که به آنها گوشزد کنم:
اگر سعادتمند باشند
در دنیا بیچاره خواهند شد
، اگر اهل شقاوت باشند
در دنیا آسیبی به ان نخواهد رسید،
ولی آن وقتی که دست بریده او وارد محشر بشود،
کمر همه آنها را خواهد شکست
که برای ابد از رحمت خدا محروم باشند،
و آن کلمه این است،
شنیده ام می خواهند…،
لا اله الا الله…،
می خواهند قمر بنی هاشم را
به نقش هنرپیشه ها درآورند.
کسی که حجت خدا مقابل قبر او می ایستد
و می گوید: سلام خدا، سلام تمام انبیا
، سلام تمام اوصیا، سلام تمام شهدا
بر تو یا بن امیرالمؤمنین،
کسی که هر صبح و شب،
خدا و ۱۲۴ هزار پیغمبر به او سلام می کنند،
این را می خواهند به نقش هنرپیشه ها درآورند.
خدا نکند چنین غلطی بکنند،
آن وقت هر چه پیش آید
و هر چه ما بگوییم معذوریم.
باید جوانهای غیرتمندِ فانی در قمر بنی هاشم،
تاسوعای امسال
- غیر از تاسوعاهای هر سال است در اثر این صحبت غلط-
باید روز تاسوعای امسال محشری سرپا کنند
در عزای قمر بنی هاشم،
تا بگویند ای دست بریده کربلا،
ای فرق سر پاشیده از عمود در راه خدا،
تو…، تو بالاتر از اینی.
ای روزگار، ای دنیای ناپایدار،
باید روزگاری بشود که ما زنده باشیم
و در این روزگار بخواهند هنرپیشه ها
نقش او را به مردم نشان بدهند.
مردم بدانید! این نقشه ها برای این است،
وقتی قمر بنی هاشم را به آن صورت نشان دادند،
دیگر این سوز و گداز در روضه ها نخواهد بود،
آن کسانی که آن صحنه را ببینید
آن هنرپیشه را تماشا کنند،
اینها دیگر آنچنان که باید در عزای او نمی سوزند،
ولی باید بدانند اگر با چکمه، با کراوات
خواستند این چراغ را خاموش کنند نشد،
با این ریشها، با این یقه های باز هم،
این نور خدا خاموش شدنی نیست.
دیگر ختم کلام:
پشت و پناه عالم کیست؟
پشت و پناه اولین و آخرین کیست؟
امید تمام عالم به کیست؟
امید تمام اولین و آخرین
به آن وقتی است که
مادرش پیراهن غرقه به خونش را سر دست بگیرد
، پشت و پناه عالم او است،
خدایا من چه جور بگویم،
آن کسی که پشت و پناه عالم امکان است،
وقتی آمد کنار نهر علقمه
گفت: الان کمرم شکست.
ای قمر بنی هاشم، تو چه کردی،
تو که بودی که وقتی به زمین افتادی
آن کسی که هر مصیبتی می دید،
رنگش مثل گل سرخ برافروخته تر می شد،
اما وقتی تو را دید، گفت:
الان دیگر ناامید شدم،
انقطع رجائی،
ای ماه بنی هاشم،
تو که بودی که وقتی کنار نهر علقمه
گوشواره عرش خدا آمد،
گفت: الیوم نامت اعین بک لم تنم،
وتسهدت اخری فعز منامها،
تو رفتی اما به رفتنت خواب از چشم زینب رفت.
آیت الله العظمی وحید خراسانی دام ظله العالی:
هیئت های حسینی ، جوانهای غیرتمندِ فانی در قمر بنی هاشم بیدار بشوند…
آنچه که من شنیده ام - خدا نکند که چنین باشد - غلطی می خواهند انجام بدهند که اگر این غلط را انجام دادند، من وظیفه ام این است که به آنها گوشزد کنم:
اگر سعادتمند باشند در دنیا بیچاره خواهند شد ؛ ، اگر اهل شقاوت باشند در دنیا آسیبی به آنها نخواهد رسید، ولی آن وقتی که دست بریده او وارد محشر بشود، کمر همه آنها را خواهد شکست که برای ابد از رحمت خدا محروم باشند، و آن کلمه این است، شنیده ام می خواهند…- لا اله الا الله -می خواهند قمر بنی هاشم را به نقش هنرپیشه ها درآورند.
کسی که حجت خدا مقابل قبر او می ایستد و می گوید: سلام خدا، سلام تمام انبیا ، سلام تمام اوصیا، سلام تمام شهدا بر تو یا بن امیرالمؤمنین! کسی که هر صبح و شب، خدا و صد و بیست چهار هزار پیغمبر به او سلام می کنند، این را می خواهند به نقش هنرپیشه ها درآورند!!! خدا نکند چنین غلطی بکنند، آن وقت هر چه پیش آید و هر چه ما بگوییم معذوریم.
باید جوانهای غیرتمندِ فانی در قمر بنی هاشم … - تاسوعای امسال غیر از تاسوعاهای هر سال است در اثر این صحبت غلط- باید روز تاسوعای امسال محشری سرپا کنند در عزای قمر بنی هاشم، تا بگویند: ای دست بریده کربلا! ای فرق سر پاشیده از عمود در راه خدا! تو…، تو بالاتر از اینی.
ای روزگار! ای دنیای ناپایدار! باید روزگاری بشود که ما زنده باشیم و در این روزگار بخواهند هنرپیشه ها نقش او را به مردم نشان بدهند؟
مردم! بدانید: این نقشه ها برای این است، وقتی قمر بنی هاشم را به آن صورت نشان دادند، دیگر این سوز و گداز در روضه ها نخواهد بود، آن کسانی که آن صحنه را ببینید آن هنرپیشه را تماشا کنند، اینها دیگر آنچنان که باید در عزای او نمی سوزند، ولی باید بدانند اگر با چکمه، با کراوات خواستند این چراغ را خاموش کنند ، نشد، با این ریشها، با این یقه های باز هم، این نور خدا خاموش شدنی نیست.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
والله اگر کسی آنقدر سجده کند تا گردنش قطع
شود خداوند عبادت او را قبول نمیکند مگر با
اقرار به ولایت ما اهل بیت.
(بحار الانوار - ج ۱۷ - ص ۱۶۸)
علی جان
هفده رکعت نماز بدون ولاى تو
هفده دفعه سقوط به قعر جهنم است …
منتظران در قرآن
از امام صادق علیه السلامنقل شده است كه در مورد آيه:
اَلْمُتَّقُونَ: شيعَةُ عَلِىٍّ، وَالْغَيبُ هُوَالْحُجَّةُ الغائبُ.
«هُدَىً لِلْمتَّقينُ الَّذينَ يُؤمنُـونَ بِالْغَيْبِ» فرمود: متّقين، شيعيان على بن ابيطالب عليهالسلام هستند و غيب هم حضرت مهـدى عليهالسلام غايب است.
يوم الخلاص، ص 223، بنقل از الزام الناصب، ص 137 .
امام كاظم عليه السلام
إذا كانَت لَكَ حاجَةٌ إلى اللّه فَقُل : اَللّهُمَّ إنّي أسألُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وعَلِيٍّ ، فَإنّ لَهُما عِندَكَ شَأنا مِنَ الشَّأنِ
هرگاه خواستى از خداوند حاجتى طلب كنى ، بگو : خدايا ! به حقّ محمّد و على از تو مسألت مى كنم ؛ زيرا كه آن دو را نزد تو منزلتى است
الدعوات : ص127 ، ح51
عایشه میگوید روزی با رسول خدا در خانه نشسته بودیم دیدم صدای دق الباب آمد !رسول خدا به من اشاره کردند که در خانه را باز کنم رفتم دیدم پدرم بر ما وارد شد پیامبر اشاره کردند بنشین
دو مرتبه صدای دق الباب آمد !در را باز کردم یکی دیگر از صحابی وارد شد پیامبر اشاره کردند بنشین
مرتبه سوم که صدای دق الباب آمد پیغمبر فرمود خودم در را بازمیکنم
در را باز کردند حضرت علی وارد شدند پیغمبر سر و روی علی را بوسیدند و جای خود را به او دادند
از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدم چرا ایندفعه به من اجازه ندادید در را باز کنم
پیغمبر فرمود اولین باری که در زده شد جبرئیل نازل شد و فرمود بنشین
دومین دفعه هم جبرئیل از جانب خدا دستور آورد بنشین
سومین دفعه برادرم جبرئیل نازل شد
و فرمود برخیز که صد و بیست و دو هزار ملک پشت در دعوا میکنند که چه کسی در را به روی علی باز کند یا رسول الله خودت برو و آن ها راآرام کن و در را باز کن .
«جانم علی»
صحیح بخاری ج ۲ صفحه۶۲۱
صحیح مسلم جلد ۳ صفحه ۴۵۲
ابن حجر عسقلانی ج ۱ ص ۱۹۸
(( هرسه منبع از معتبر ترین کتب اهل سنت)))
نثار وجود نازنین حضرت علی علیه السلام صلوات
.بخونید لذت ببرید.
روزی ابوبکر و عمر ، دو طرف “"حضرت علی علیه السلام “"راه میرفتند چون قد آن دو نفر کمی
بلندتر از آن حضرت بود، عمر جملاتی را به شوخی و طنز مطرح کرد و خطاب به حضرت گفت:
اَنت فی بَینِنَا کَلنُونِ « لَنا». .
علی! تو در میان ما، مثل حرف ” نون” در ” لنا” هستی. حضرت علی علیه السلام بلافاصله پاسخ داد که :
.
” اِن لَم اَکُن اَنا فاَنتُم « لا»… یعنی اگر من نباشم، شما چیزی نیستید چون “لا” یعنی “هیچ"…
.برجمال علی(ع)صلوات
منبع :كشف الاسرار
یک ﻭﻫﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﻘﯿﻊ ﺑﻪ آقای قرائتی ﮔﻔﺖ:
ﭼﺮﺍ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺣﺴﻦ و حسین ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟!
در حالی که ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﮎ شده اند!
آنگاه خودکاری را ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ زمین، ﻭ صدا زد: ﺍﯼ ﺣﺴﻦ! ﺍﯼ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ! ای ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ! آن قلم را به من بدهید!
بعد گفت: دیدی که پاسخ ندادند!
ﭘﺲ ﺍینها ﻣﺮﺩه اند و ﻫﯿﭻ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﻧﺪﺍﺭند!
آقای قرائتی خودکار را گرفت و دوباره انداخت ﺯﻣﯿﻦ و گفت:
ﯾﺎ الله! ﻗﻠﻢ ﺭا ﺑﻪ من ﺑﺪﻩ!
بعد رو به وهابی کرد و گفت: ﺩﯾﺪﯼ که ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺩ!
پس با منطق تو ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﺮﺩﻩ است!
مگر ﻫﺮ که ﺯﻧﺪﻩ است ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻮﮐﺮ ﺗﻮ ﺑﺎشد؟!
رﻭﺯﯼ ﻋﺎﻟﻤﯽ ﺳﻨﯽ ﺑﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ پایین ﻣﯽ آﻣﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﻏﻠﻮ می کنید ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﯾﺪﺍﻟﻠﻪ می گویید!
ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ پاسخ داد: ﺍﮔﺮ ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
عالم سنی ﮔﻔﺖ: ﺳﺨﻦ ﻋُﻤﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ.
ﻋﻼﻣﻪ، ﺳﺮﯾﻊ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺘﺐ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﺩﺭ آﻥ ﺑﻮﺩ:
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻃﻮﺍﻑ ﮐﻌﺒﻪ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺩﺍﺷﺖ؛ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻋﯽ ﮐﺮﺩ و ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ.
ﻋُﻤﺮ بن الخطّاب به او ﮔﻔﺖ: ﻗَﺪ ﺭَﺍﯼ ﻋَﯿﻦُ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺿَﺮَﺏَ ﯾَﺪُ ﺍﻟﻠّﻪ (ﭼﺸﻢ ﺧﺪﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﺯﺩ). آﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺳﻨﯽ مات و ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪ…
ﺍﻟﻨﻬﺎﯾﻪ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﯿﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺯﺍﻕ، ﺝ10، ﺹ410.
ﮐﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ، ﺝ5، ﺹ462.
ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺩﻣﺸﻖ، ﺝ17، ﺹ42.
ﺟﻮﺍﻫﺮ ﺍﻟﻤﻄﺎﻟﺐ، ﺝ1، ﺹ 199.
ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻻﺣﺎﺩﯾﺚ، ﺝ26، ﺹ29.
و هـر آینـــــه ابراهیـــــم از شیعیـــــــان اوســـــــت …
حضرت ابراهیم علیه السلام از پیامبران اولولعزم است و افتخار دارد به شیعه بودن ،
و میفرماید :( االهم اجعلنی منه شیعه امیرالمومنین )
خدایا مرا از شیعیان علی علیه السلام قرار بده .
بحار جلد 35 ص 152
امام باقر علیه السلام فرمودند : گوارا باد بر شما (شیعیان ) این اسم.
بحار 68 ص 12
حضرت علی علیه السلام میفرماید بپرهیزید از بلند پروازی درباره ما ،
و بگوئید ما بندگان و تربیت یافتگان خداییم و هر چه خواستید در فضائل ما بگویید.
بحار جلد 25 ص 270
ای شیعیان جهان به شیعه بودن خود افتخار کنیم.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند :
کسی که با محبت علی زندگی کند و با همان محبت بمیرد ،
خدای تعالی برای او امنیت و آرامش را تا روز قیامت می نویسد.
و کسی که با بغض و دشمنی علی زندگی کند و با همان دشمنی بمیرد ،
به مرگ جاهلیت مرده است و به حساب اعمالش خواهد رسید.
کتاب علل الشرائع جلد 1 صفحه ی 144ح 11
کتاب فضایل شیعه ص 26
عدد عجيب
مردى يهودى نزد حضرت اميرالمومنين عليه السلام آمده گفت : عددى به من بگو كه بر 1و2و3و4و5و6و7و8و9و10 بخش پذير باشد. على عليه السلام به وى فرمود: اگر بگويم مسلمان مى شوى ؟
گفت : آرى . پس به وى فرمود: اضرب ايام اسبوعك فى سنتك ؛ روزهاى هفته ات را در سالت ضرب كن كه حاصل آن مطلوب توست .
و چون يهودى آن را صحيح يافت مسلمان شد.
شيخ بهائى در خلاصه الحساب آورده : اگر عدد ماهها در روزهاى ماه و حاصل آن در روزهاى هفته ضرب شود عددى به دست مى آيد كه بدون كسرى بر همه اعداد ياد شده قابل قسمت است .
و نيز اگر مخرج اعدادى را كه حرف عين در آنها هست كه عبارتند از ربع ، سبع ، تسع و عشر؛ يعنى چهار و هفت و نه و ده در هم ضرب شوند حاصل عددى است كه بر تمام اعداد مذكور تقسيم مى شود
پاورقي
اين عدد كوچكترين عددى است كه بر اعداد مذكور تقسيم مى شود.
كشكول ، شيخ بهائى ، ج 2، ص 42.
خلاصه الحساب ، ص 136. (الباب الثانى فى حساب الكسور )
كشكول ، ج 2، ص 499
(سخن گفتن امیرالمومنین با خورشيد!)
در كتب مختلف ، از راويان متعدّدى همانند سلمان فارسى ، عمّار ياسر، ابوذر غفارى ، عبداللّه بن مسعود، عبداللّه بن عبّاس و … آورده اند كه چون خداوند متعال ، مكّه را توسّط پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و فداكارى امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام فتح كرد.
پيش از آن كه حضرت رسول صلوات اللّه عليه عازم و آماده جنگ هَوازن گردد، در حضور جمعى خطاب به علىّ عليه السلام نمود و اظهار داشت : اى علىّ! برخيز و به همراه اصحاب در گوشه اى از قبرستان بقيع وارد شده و هنگامى كه خورشيد طلوع نمايد، با وى مكالمه كن و سخن بگو.
علىّ بن ابى طالب عليه السلام طبق دستور حضرت رسول صلوات اللّه عليه بلند شد و به همراه بعضى از اصحاب به قبرستان بقيع رفت و چون خورشيد طلوع كرد؛ آن را مخاطب قرار داد و گفت :
((السّلام عليك ايّها العبد الدّائر فى طاعة ربّه )).
و خورشيد جواب سلام حضرت علىّ صلوات اللّه عليه را اين چنين پاسخ گفت :
((و عليك السّلام يا اخا رسول اللّه و وصيّه و حجّة اللّه على خلقه )).
بعد از آن ، مولاى متّقيان علىّ عليه السلام به شكرانه چنين كرامت و عظمتى كه خداوند متعال عطايش فرموده بود سر بر خاك نهاد و سجده شكر به جاى آورد.
سپس حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله او را گرفت و بلند نمود و فرمود: اى حبيب من ! تو را بشارت باد بر اين كه خداوند به ميمنت وجود تو بر ملائكه ؛ و بر اهل آسمان مباهات مى كند.
و پس از آن افزود: شكر و سپاس مى گويم خدا را، كه مرا بر ساير پيامبران فضيلت و برترى بخشيد، همچنين مرا به وسيله علىّ بن ابى طالب كه سيّد تمام اوصياء است تأ ييد و يارى نمود.1
همچنين امام باقر عليه السلام به نقل از جابر بن عبداللّه انصارى فرمود: خورشيد هفت مرتبه با حضرت علىّ عليه السلام سخن گفت و تكلّم كرد.2
پاورقي
1-ينابيع المودّة : ص 166، فضائل شاذان بن جبرئيل : ص 69، س 9.
2-نويسنده كتاب الصراط المستقيم : ج 1، ص 204، س 17 به طور مفصّل مراحل هفت گانه را بيان نموده است .
بسم الله الرحمن الرحیم
روش برخورد امام علی علیه السلام با دشمن قبل از آغاز نبرد، پیامبرگونه بود، که تلاش در هدایت آنها داشت، و پس از آغاز تجاوز دشمن، قاطعانه ریشههای فساد را بر میکند، و پس از اتمام جنگ و تسلیم دشمن باز هم پدرانه، و با بزرگواری و محبت برخورد میکرد. در جنگ جمل، عایشه آن همه از مردم را فریب داد که هزاران خون بی گناهان ریخته شد، و فتنهها پدید آمد و شعارهای دروغین فراوانی را مطرح کرد، و مردم را بر ضدّ حضرت علی علیه السلام شوراند. اما آنگاه که امام پیروز شد، او را عفو کرد، و کریمانه از زشتیهای او چشم پوشید. و دوازده هزار درهم به عایشه عطا فرمود تا به مدینه بازگردد، و چهل زن از قبیله عبدالقیس را فرمان داد تا لباس رزم پوشیده، کلاه بر سر گذارند و عایشه را به مدینه برسانند. چون چهل تن از زنان عبدالقیس لباس رزم بر تن و کلاه خود بر سر، و نقاب بر چهره داشتند و عایشه از این شیوه اطلاع نداشت، در طول راه نگران بود و میگفت: «چون به مدینه رسم از علی شکایت خواهم کرد.» پس از آن که عایشه را به منزلش در مدینه رساندند نقابها و کلاهخودها را از روی و سر باز کردند، وقتی عایشه فهمید همه آن محافظان زن بودند، بسیار شرمنده شد و از بزرگواری علی علیه السلام در شگفت ماند، گرچه کینههای درونی او درمان نیافت.(7) از این الگوی رفتاری درس میگیریم که: - با دشمن شکست خورده باید کریمانه رفتار کرد. - و متناسب با شئون و آداب دشمن باید با او رفتار نمود. - و دلها را باید با محبت آرام کرد نه با کینهتوزی . - و هدف اساسی، هدایت دشمن است، نه خونریزی 7- ناسخ التواریخ امیرالمومنین(ع)، ج1، ص 188 و 189، و مروج الذهب، ج2، ص 379، و الجمل شیخ مفید ص221، و تاریخ طبری، ج3، ص547 و تذکرة الخواص، ص81 .
بسم الله الرحمن الرحیم
علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» میگفت:
در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما، مادر یكی از دخترهای اَفَنْدیها (سنیهای دولت عثمانی) فوت كرد.
این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه میكرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند.
هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد میزد: من از مادرم جدا نمیشوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاك انباشته نكنند، و فقط روی قبر را با تختهای بپوشانند و دریچهای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.
دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است.
پرسیدند چرا این طور شده ای؟
در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب میداد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد كه پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است.
تا این كه پرسیدند: امام تو كیست؟
آن مرد محترم كه در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»
در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوی آسمان زبانه میكشید.
من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع كه میبینید كه همه موهای سرم سفید شده در آمدم
مرحوم قاضی میفرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق میكرد و آن شخصی كه همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بودهاند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا كرد.
نقل از کتاب داستان دوستان.
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
شخصى اميرالمؤمنين عليه السلام را به مهمانى دعوت كرد.
حضرت فرمود:
دعوت تو را مى پذيرم اما به سه شرط . عرض كرد:
آن سه شرط چيست ؟
فرمود:
1. خارج از منزل چيزى برايم نياورى !
2. چيزى كه در منزل هست از من مضايقه نكنى (هر چه هست از آن پذيرايى كن ).
3. خانواده ات را هم به زحمت ميانداز!
ميزبان شرايط را قبول كرد و حضرت نيز دعوت او را پذيرفت .(1)
در اسلام مهمانى هاى تحميلى و تجملاتى درست نيست
1- بحار : ج 75، ص 455
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
امام صادق(علیهالسلام) حكایت فرمود:
روزى پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله) در بین كوههاى مكه قدم مىزد، چشمش به مردى بلند قامت افتاد، به او فرمود: تو از جنّیان هستى، اینجا چه مىكنى؟
گفت: من “هام” فرزند “هیثم” فرزند “قیس” فرزند “ابلیس” هستم .
حضرت فرمود: بین تو و ابلیس دو پدر فاصله است؟
گفت: آرى. فرمود: چند سال عمر كردهاى؟
پاسخ داد: به مقدار عمر دنیا، آن روزى كه قابیل، هابیل را كشت، من نوجوان بودم و مىشنیدم كه آن دو چه مىگویند؛ و كار من این بود كه بین افراد تفرقه و دشمنى ایجاد مىكردم، و بر بام خانهها و سر دیوارها مىرفتم و شور و شیون به راه مىانداختم، و سعى داشتم كه افراد صله رحم نكنند، نیز خوراك و طعام انسانها را فاسد مىگرداندم .
حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه) فرمود: كارهاى بسیار زشت و خطرناكى را انجام دادهاى .
“هام” گفت: مدتها است توبه كردهام و توسط حضرت نوح(علیهالسلام) هدایت گشتم و سوار كشتى او شدم، من همراه حضرت هود(علیهالسلام)، در مسجد هنگام عبادت با دیگر مؤمنین حضور داشتم، و با حضرت إلیاس(علیهالسلام) در جریان ریگهاى بیابان بودم؛ و آن هنگامى كه خواستند حضرت ابراهیم (علیهالسلام) را در آتش بیندازند حضور داشتم؛ و چون خواستند حضرت یوسف(علیهالسلام) را به چاه افكنند كنارش بودم، او را در بغل گرفته و آهسته در چاه نهادم، هچنین در زندان، مونس و همدم او بودم .
و نیز مدتى با حضرت موسى(علیهالسلام) بودم و مقدارى از تورات را به من تعلیم نمود و فرمود: چنانچه حضرت عیسى را ملاقات كردى، سلام مرا به او برسان، و حضرت عیسى(علیهالسلام) مقدارى از انجیل را به من تعلیم داد و سپس فرمود: سلام مرا به حضرت محمد(صلّى الله علیه و آله) برسان .
پس یا رسول الله! سلام حضرت عیسى بر تو باد.
رسول خدا(صلوات الله علیه) فرمود: سلام خدا بر او باد و نیز سلام بر تو كه سلام رسان هستى، اى هام! چنانچه خواستهاى دارى، بگو؟
هام گفت: آرزوى من آن است كه خداوند تو را براى هدایت و نجات امّت نگه دارد و این كه امّت، صادقانه مطیع وصىّ و خلیفهات باشند، چون كه امّتهاى گذشته به جهت مخالفت و دشمنى با اوصیاى پیغمبرانشان هلاك شدند، و تقاضاى دیگر من آن است كه مقدارى از قرآن را به من بیاموزى تا در نماز بخوانم .
پیامبر اکرم به امام على(علیهماالسلام) فرمود: یا على! “هام” را تعلیم ده و با او مدارا كن .
هام اظهار داشت: یا رسول الله ! این شخص كیست؟ تا همدم او باشم، چون جنّیان فقط تابع پیغمبر و یا خلیفه او هستند.
حضرت فرمود: اى هام! خلیفه دیگر انبیاء چه كسانى بودند؟
گفت: خلیفه آدم فرزندش “شیث” بود، خلیفه نوح، “سام"، خلیفه هود، “یوحنّا” پسر عموى هود بود و خلیفه ابراهیم،” اسماعیل"، خلیفه اسماعیل، “اسحاق"، خلیفه موسى، “یوشع"، خلیفه عیسى، “شمعون"، و اینها خلیفه پیغمبران خود گشتند، چون زاهدترین افراد نسبت به دنیا و راغبترین آنها در آخرت بودند.
پیامبر خدا فرمود: در كتابهاى آسمانى چه كسى خلیفه من معرفى شده است؟ گفت: در تورات، شخصى به نام «ایلْیا» ذكر شده؛ پس حضرت فرمود: این شخص، همان «ایلیا» است؛ و یكى از نامهاى دیگر او، حیدر است .
سپس “هام” بر حضرت على (علیهالسلام) سلام كرد.
پس از آن حضرت على(علیهالسلام) بعضى از سورههاى قرآن را به “هام” نبیره شیطان تعلیم نمود.
برگرفته از خرایج راوندى، ج 2، ص 856- 858، ح 72/ بصائر الدّرجات، ص 121، ح 13.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر غلط جاهلان از زیارت عاشورا
باز هم جهل منحرفان و حماقت بی دینان …
جدیدا مطلبی به طور گسترده در فضای مجازی منتشر شده است به این مضمون که …
((( شیخ طوسی در الاحتجاج میگوید:
در زیارت عاشورا و قسمت لعن پایانی آن (اللهم خص انت اول ظالم … تا اخر )
لعن اول به قابیل بعنوان کسیکه اولین نفربود که قتل را پایه گذاری کرد!
لعن دوم به پی کننده شتر صالح بخاطر اینکه اولین کسی بود که معجزه الهی را از بین برد!
لعن سوم از آن قاتل حضرت یحیی بعنوان اولین کسیکه پیامبری راسر برید!
لعن چهارم به ابن مجلم به عنوان کسیکه اولین ولی خدا رو کشت!
لعن پنجم به یزید بعنوان کسیکه اولین ولی خدا را سر برید!
،، خواهشا “،، منتشر فرمایید تا برادران اهل سنت مان فکر نکنن ما به مقدسات انها توهین می نماییم، و شیطان صفتان ازین حربه جهت تفرقه افکنی استفاده نمایند،،، )))
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باز هم جماعت ، ضد برائت منتسب به شیعه جهل خود را به نمایش گذاشتند …
به خیال از بین بردن اصل اعتقادی برائت . و به قصد ادامه ی خوش خدمتی هایشان به عمر و جماعت عمریه لعنهم الله …
هرچند انقدر این گفته واضح البطلان است که هر شیعه ای را به خنده وا میدارد و احتیاجی به نقد هم ندارد …
اما برای خالی از عریضه نبودن فقط عرض میکنیم :
اولا : شیخ طوسی رحمه الله . کتابی به نام احتجاج ندارند .
ثانیا :کتاب الاحتجاج مال مرحوم طبرسی رحمه الله است .
ثالثا: در کتاب الاحتجاج طبرسی هم مطلقا چنین مطلبی وجود ندارد .
رابعا : در هیچ یک از کتب شیخ طوسی (همچون تهذیب.استبصار. امالی .مصباح المتهجد و غیره ) چنین مطلبی وجود ندارد …
حال اصل قضیه چیست ؟!
و جهل و خیانت این جهلاء در کجاست ؟؟!!
که یک عده از اهل سنت رفتند به خلیفه عباسی گفتند که شیخ کتابی نوشته که در آن سبِّ صحابه هست، گفت: بیاورید، گفتند: در کتاب مصباحش هست، آوردند و جمله را نشان دادند، «اللهم خص انت و…»
خلیفه دستور داد شیخ را آوردند، کتابش هم حاضر شد، طبق حکم عقل و شرع، شیخ در اینجا تقیه فرمود،و گفت مراد از اولی قابیل است و مراد از دومی عاقر ناقه صالح است و مراد از سومی قاتل یحیی بن زکریاست . هر چه سنیان به خلیف گفتند شیخ دروغ میگوید و تقیه میکند . اما دلیلی بر مدعای خود ، نزد خلیفه نداشتند . و شیخ نیز به ریش انان خندید و مجلس را ترک کرد …
(قاضی نورالله شوشتری در مجالس مومنین در شرح حال شیخ طوسی نقل کرده)
(روضات الجنات جلد 6 ص 226)
حال ببینید خباثت و جهالت تا به کجا که مدعی این داستان را از قول شیخ طوسی نقل میکند تا وانمود کند که مصداق این لعن ها را شیخ و علمای شیعه و یا روایات ، به این صورت توضیح داده اند .
حال از ان بدتر اینکه ببینید خریت این جماعت تا چه حد است که با خود نمیگوید اگر واقعا منظور از این ۴ ملعون در زیارت عاشورا ، قابیل و عاقر ناقه صالح و قاتل یحیی و ابن ملجم بود . دیگر احتیاجی به تقیه در زیارت و نام نبردن از انها و کنایه گویی نبود . مگر نه اینکه این افراد را سنیان هم ملعون میدانند !
دیگر وقتی اسم ملاعینی همچون معاویه و یزید و عمر سعد و ابن زیاد و ابن مرجانه … به صراحت در زیارت امده . چه احتیاجی به کنایه گویی در این مفلوک ها هست !!!
حقا که فقط باید گفت :
الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء
و در اخر فقط یک جمله از زیارت قدسی عاشورا نقل میکنم .
والعاقل یکفیه الاشاره …
ولعن الله امة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها …
یا علی
پیامبر
يا علِيُّ! لَولا أنتَ و شيعَتُكَ ما قامَ لِلّهِ دِيِنٌ؛
اى على! اگر تو و شيعيانت نبوديد، دينى براى خدا پا برجا نمى ماند .
بحار الأنوار: ج 39، ص 307
سزای آزاردهندگان اهل بیت علیهم اسلام
رسول خدا صلی الله علیه و آله :
حُرِّمَتِ الجَنَّةُ عَلى مَن ظَلَمَ أهلَ بَيتي وآذاني في عِترَتي؛
بهشت بر كسى كه به اهل بيت من ستم كند و با آزردن عترتم مرا بيازارد، حرام گرديده است.
سعد السعود، ص141
پدیده جاودان
حضرت علی علیه السلام :
اَلْخَيْرُ لا يَفْنى؛
كار خير هرگز فانى نمى شود.
شرح غررالحكم: ج 1، ص 229
دوست واقعی
امام علی عليه السلام:
اَلصَّـديقُ الصَّدُوقِ مَنْ نَصَحَكَ فىعَيْبِكَ، وَ حَفِظَكَ فى غَيْبِكَ وَ آثَرَكَ عَلى نَفْسِهِ؛
دوست راستين كسى است كه نسبت به عيبهايت نصيحت و خيرخواهى كند و پشت سرت، آبرويت را حفظ كند و تو را بر خويش مقدّم بدارد و ايثار كند.
ميزان الحكمة: ج 5، ص 311
بسم الله الرحمن الرحیم
سایت سنت نت به ادرس (( www.sonnat.net ))
اهداف
نقد عقاید اهل سنت به صورت علمی و به دور از حب و بغض
اثبات حقانیت ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام وحراست از عقاید شیعه
از تمامی دوستان خواهشمندیم به این سایت برای بالا بردن سطح علمی خود در باب ولایت و نقد عقاید اهل بدعت مراجعه کنند.
التماس دعا
یا امیرالمومنین علی علیه السلام
توفیق خدمت
امام علی علیه السلام :
إِنَّ حَوائِجَ النّاسِ إِلَيْكُمْ نِعْمَةٌ مِنَ اللّهِ عَلَيكُمْ فَاغْتَنِمُوه؛
نيازهاى مردم به شما، نعمتى از سوى خداوند بر شماست، پس آنها را غنيمت شماريد.
غررالحكم: ج2، ص537
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنی پند آموز
قال الصادق(علیه السلام):
ایاک ان تنصب رجلاْ دون الحجه فتصدقه فی کل ما قال!
بپرهیز از آنکه شخصی را (غیر از حجت) به عنوان سرلوحه خود قرار دهی
و سخن او را در تمام موارد تایید کنی!
کافی، ج 2 ص 298
بسم الله الرحمن الرحیم
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ أَزَالَتْهُ الرِّجَالُ وَ مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ زَالَتِ الْجِبَالُ وَ لَمْ يَزُلْ
هرکس دینش را ازدهان بزرگان ورجال علمی (غیرمعصوم)بگیرددینش را همان رجال می گیرند وهرکس دینش را ازگتاب وسنت بگیردحتی اگر کوه ها از بین بروند دین او از بین نمی رود.
وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج27، ص132، حدیث33403، ط آل البیت
هر چند اهانت به نبی جان سوز است
این ظلم و ستم بنایش از دیروز است
پیغمبر و کاغذ و قلم، یادت هست؟
سر منشاء این اهانت از آن روز است
در راستایی اعتراضبه توهین به پیامبر اکرم ( صل الله علیه و اله وسلم ) دوستان لطفا عکس های با مضمون من محمد (صل الله علیه و اله و سلم ) رو دوست دارم شیر کنید …
یا امیرالمومنین علی علیه السلام
امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام در حال طواف كعبه بود
مردی پرده خانه كعبه را گرفته و صلوات بر محمد و آل محمد میفرستاد
حضرت بر او سلام نمود. بار دوم دوباره حضرت آن مرد را دیدند ولی سلام نكردند
آن مرد جلو آمد و احترام کرد و عرض كرد:
یا امیرالمؤمنین! چرا این بار به من سلام ننمودید ؟
حضرت فرمودند: نخواستم تو را از ذكر لعن كه این بار میگفتی باز دارم
چرا كه لعن از صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله بالاتر است
سند:
مجمع النورین و ملتقی البحرین: ص 208
ابو علی خراسانی از غلام امام سجاد علیه السلام نقل می کند که او گفت:
در خدمت امام سجاد علیه السلام خلوتی داشتیم
به ایشان عرض نمودم:
از من بر شما حقی است اگر من را از احوال آن دو (عمر و ابابکر) با خبر نسازید ؟
پس حضرت فرمودند:
آن دو کافرند
و هر کس محبت آنها را داشته باشد کافر است
بحارالانوار جلد 72 صفحه 137
یاعلی علیه السلام…
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
پایِ سگ بوسید مجنون،خلق گفتند این چه بود؟!
گفت این سگ گاهگاهی کویِ لیلی رفته بود
سوال : سكوت صحابه و سائرين در قبال جريان سقيفه را چگونه توجيه مينمائيد؟
لقد عجبوا اصحاب احمد اذ رضوا
بتقديم ذي جهل و تاخير ذي فضل
واصحاب موسي في زمان حياته
رضوا بدلاً عن خالق الخلق بالعجل
مضافاً بر اينكه كبار صحابه نظير سلمان و غيره سكوت نكردند بلكه اول من احتج للخلافة علي بن ابيطالبعليهالسلام.1
مرحوم سيد شرف الدين در كتاب ارزشمند المراجعات احتجاجات بني هاشم و سائر صحابه را آورده است2 و در نهج البلاغه نيز ميفرمايد:
و ان كنت بالشوري ملكت امورهم
فكيف بهذا و المشيرون غيب
و ان كنت بالقربي حججت خصيمهم
فغيرك اولي بالنبي و أقرب3
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله صافی گلپایگانی
سكوت صحابه و سايرين در قبال جريان سقيفه
بیانیه دفتر حضرت آیت الله العظمی روحانی درباره لزوم برگزاری مراسم عزاداری در ایام محسنیه
بسم الله الرحمن الرحیم
قال مولانا الصادق علیه الصلوة و السلام؛ رحم الله شيعتنا، شيعتنا والله هم المؤمنون، فقد شاركونا في المصيبة بطول الحزن والحسرة…
پرواضح است بعد از شهادت خاتم النبیین و رحمة للعالمین (صلی الله علیه و آله و سلم) دشمنان خاندان مطهّر وحی صلوات الله علیهم اجمعین کمر در محو و اضمحلال آن مکتب نبوی و علوی بستند و کودتاگران سقیفه خلافت را از محور عصمت و رسالت دور کردند و بزرگترین و هولناکترین جنایت را در تاریخ بشریت رقم زده و به جمیع ماسوی الله ظلم و تعدّی نمودند. به فرموده امام ششم صلوات الله علیه: روز سقیفه و آتش زدن باب وحی الهی باب امیرمؤمنان (علیه السلام) و حسن و حسین و فاطمه و زینب و ام کلثوم و فضه: و شهادت محسن (اولین شهید مکتب علوی علیه السلام) با لگد و ضرب و شتم یگانه یادگار احمدی (صلی الله علیه و آله) بزرگترین و دردناکترین و تلخترین مصیبت بشریّت و اصل یوم العذاب است. (1)
آری این ایام، ایام هتک جمیع حرمت ها و زحمات انبیاء و اوصیاء می باشد، انّا لله و انا الیه راجعون، و از بدیهیات است در این برهۀ از زمان که دشمنان تشیع در جمیع انحاء عالم علیه فرهنگ علوی و اهل بیت متحد هستند، موالیان و دوستداران علوی و فاطمی (علیهما السلام) به فرموده امام ششم (علیه السلام) و بر طبق سیرۀ مستمرّۀ علماء ربانی ایدیهم الله تعالی و توصیه اکید حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (دام ظله) و سلف ماضیۀ علما رحمهم الله باید به اقامة عزاء و ماتم اعم از برگزاری مجالس و ادامه پوشیدن لباس مشکی و بر افراشتن بیرق عزاء بعد از ماه محرم و صفر تا منتصف شب نهم ربیع المولود که آغاز امامت مولانا صاحب الزمان ارواح العالمین له الفداه و عیدالله الاکبر و فرحة الشیعة، می باشد اقدام نمایند. بدون تردید اتفاقات هفته اول بعد از ماه صفر، ریشه و اصل همه مصائب است و کسانی که سعی دارند عالماً و عامداً و چه بسا جاهلاً این ایام را تضعیف و بی اهمیّت جلوه دهند مرتکب گناهی بس عظیم هستند و الی الله المشتکی. اللهم عجّل فرجه و انصر الشیعه بفرجه آمین رب العالمین.
دفتر حضرت آیت الله العظمی روحانی (مدظله العالی)
1. قال الصادق (علیه السلام): … و ان کان یوم السقیفه و احراق النار علی باب أمیرالمومنین و الحسن و الحسین و فاطمة و زینب و ام کلثوم و فضة و قتل محسن بالرفسة اعظم و أدهی امر لانه أصل یوم العذاب / نوائب الدهور، جلد 3، ص 194.
منبع سایت معظم له به ادرس
آیا عایشه با امیرالمومنین علی علیه السلام دشمنی نکرد؟؟؟؟؟؟؟
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانات آیت الله شبیری زنجانی
آسمان هفتم نتیجه ی اهتمامِ به تبرّی
آسید علی گلپایگانی فرزند مرحوم آسید جمال گلپایگانی نقل می کرد: بعد از رحلت مرحوم والد شبی ایشان را در خواب دیدم و میدانستم که از دنیا رفته اند. انگشت ایشان را گرفتم تا به سوالات من جواب بدهند. به من گفتند: می دانم می خواهی سوالاتی بپرسی که من نمی توانم جواب بدهم. عرض کردم: نه، می خواهم بپرسم: بعد از وفات حال شما چطور است؟ فرمودند: بسیار خوب است. پرسیدم: جای شما کجاست: فرمودند: ما چهار نفریم که در آسمان هفتم هستیم و یکی از آنها محقق ثانی کرکی است. گفتم آیا شیخ مرتضی انصاری را هم می بینید؟ مرحوم والد فرمود: شیخ در آسمان اول است و دسترسی به ایشان بسیار آسان است.
آسید علی گلپایگانی می گفت: برای من سوال شد که چه خصوصیت مشترکی بین محقق کرکی و مرحوم والد آسید جمال بود. بعد از تحقیق برای من روشن شد که وجه مشترک هر دو اهتمام به تبرّی از غاصبین خلافت بود.
منبع سایت معظم له
بسم الله الرحمن الرحیم
مواسات با سیدالشهدا ( علیه السلام )
سیره عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) برای امام حسین (علیه السلام)
امیرالمومنین (علیه السلام) میفرماید:
“همانا خدای تبارک و تعالی ما را از میان زمینیان (برای هدایت بشر) انتخاب فرموده و برگزید، و برای ما پیروانی برگزید که ما را یاری میکنند، و در سرور و خشنودی ما خشنود و مسرور هستند و در حزن و اندوه ما محزون و اندوه ما محزون و اندوهناک، انان مال و جان خود را در راه ما میدهند، سرشت آنان از ما میباشند"[1]
[1] . غررالحکم و درراکلم: ص 233.
بسم الله الرحمن الرحیم
مواسات با سیدالشهدا ( علیه السلام )
گریه در روز ولادت امام حسین (علیه السلام)
در روز ولادت امام حسین (علیه السلام) تمام ملائکه به خدمت حضرت رسول (صل الله علیه واله و سلم) آمده و حضرت را به میلاد نور دیدهاش تبریک گفته و در همان حال خبر شهادت او را داده و هریک به گونهای مرثیه شهادت را برای رسول خدا (صل الله علیه واله وسلم) میخواند و حضرت اشک میریخت.[1]
حضرت رسول اکرم (صل الله علیه واله و سلم) فرمود:
“هنگامی که رسول خدا (صل الله علیه واله و سلم) خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) و مصائبی که بر آن حضرت وارد میشود برای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بیان کرد، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گریه شدیدی نمود، بعد از پیامبر (صل الله علیه واله و سلم) سوال نمود، پدرم این واقعه در چه زمانی است؟ پیامبر خدا (صل الله علیه واله و سلم) فرمود: در زمانی این حادثه واقع میشود که من و تو و علی (علیه السلام) نیستیم، گریه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بیشتر شد و فرمود: پدرم چه کسی بر حسینم گریه خواهد کرد؟ و چه کسی مجالس عزا برای پسرم برپا میکند؟
رسول خدا (صل الله علیه واله و سلم) فرمود: ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل بیتم گریه میکنند و مردان امتم بر مردان اهل بیتم گریه میکنند. و این عزاداری را هر سال برپا میکنند (و پاداش این عزاداریها این است که) روز قیامت تو برای زنان امتم شفاعت میکنی و من هم برای مردان، و هرکس از امت من بر مصیبت حسین (علیه السلام) گریه کرده باشد، این چشم روز قیامت خندان است و بشارت بر او به نعمتهای بهشتی باد.
ای فاطمه! هرچشمی روز قیامت گریان است مگر چشمی که بر مصیبت امام حسین (علیه السلام) گریسته باشد، پس همانا آن چشم در روز قیامت خندان است و به نعمتهای بهشتی مژده داده میشود."[2]
[1] . مقتل حافظ ابوالموید خوارزمی: ج 1، ص 88.
[2] . بحارالانوار: ج 44، ص 293.
بسم الله الرحمن الرحیم
مواسات با سیدالشهدا ( علیه السلام )
گریه امیرالمومنین و امام حسن (علیهم السلام )
امیرالمومنین (علیه السلام ) بارها و بارها برای مصیبت فرزندش اشک ریخت، از جمله هنگامی که به طرف صفین میرفتند گذرشان از کربلا بود، به این سرزمین که رسیدند گریه سختی کرده تا جایی که اشک حضرت روی سینه مبارکشان ریخت و فرمودند:
” آه آه! مرا با آل ابی سفیان چه کار؟ مرا با آل حرب حزب شیطان و سردمداران کفر چه کار؟ ای اباعبدالله! صبر کن همانا پدر تو نیز از این گروه دید آنچه را که تو میبینی"[1]
امیرالمومنین (علیه السلام ) در سفر خود به صفین، به نینوا رسیدند. نام آن منطقه را سوال فرمودند. به ایشان عرض شد، نام اینجا کربلاست.
به قدری امیرالمومنین (علیه السلام ) گریه کردند که زمین جلوی ایشان از اشک چشمان حضرت خیس و گل شد. پس فرمودند: کسی که برای ما گریه کند یا قطره اشکی در عزای ما بریزد خداوند پاداش اشکش را بهشت قرار خواهد داد.
این روایت را حتی مخالفین شیعه نقل کردهاند.[2]
حضرت امام حسن (علیه السلام ) در روز شهادت خود هنگامی که امام حسین (علیه السلام ) برای غربت و مظلومیت برادر گریه میکردند، فرمودند:
” روزی، به سختی روز شهادت تو نیست، ای اباعبدالله"[3]
امام حسین (علیه السلام ) در آخرین لحظات جانسوز خود، به امام سجاد (علیه السلام ) فرمودند:
“پسرم! به شیعیانم سلام مرا برسان و به آنها بگو: پدرم غریبانه از دنیا رفت، پس بر او با ناله گریه کنید، و شهید از دنیا رفت پس بر او اشک بریزید."[4]
[1] . بحارالانوار: ج 44، ص 252.
[2] . الصواعقالمحرقه: ص 197.
[3] . معالی السبطین: ج 2، ص 10، مناقب ابن شهر آشوب: ج 4، ص 86.
[4] . شجره طوبی: ج 2ف ص 45.
بسم الله الرحمن الرحیم
مواسات با سیدالشهدا ( علیه السلام )
بیهوش شدن امیرالمومنین (علیه السلام)
امیرالمومنین (علیه السلام) در جنگ صفین از زمین کربلا عبور نموده و خاک آن را برداشته و بو نموده و فرمود:
“خداوند! … به کشندگان حسین (علیه السلام) و یاری دهندگان دشمن او و آنان که او را کمک نکنن برکت مده”
ابن عباس میگوید:
“…سپس گریست گریهای طولانی و ما نیز با او گریستیم تا آن که از بسیاری گریه از صورت بر زمین خورد و مدت زیادی به حالت غش بود…"[1]
[1] . بحارالانوار: ج 44، ص 254.
اختلاف امروز جهان اسلام
فرزند نامشروع
عهدشکنان غدیر است
و فاطمه را
به جرم ترویج غدیر کشتند
و این یعنی
زنده نگهداشتن غدیر
پیوستن به انقلاب فاطمی است.
غدیر
رسیدن علی
به حقش است
حقی که 70 روز بعد
غصب می شود!
بسم الله الرحمن الرحیم
هـرکـس کـه به جـز علـــــی امــامش باشد *** باطل همه ی صوم وصلاتش باشد
هرکس که نمک خورد و نمکدان بشکست *** نان و نمک علــــــی حرامش باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
ﺭﻭﺯﯼ ﻋﻤﺮ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺍﻣيرالمومنين عليه السلام ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﺪ، ﮔﻔﺖ:
ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ…
ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ:ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ:ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻟﺞ ﺗﻮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ.
ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ. ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ،ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ…ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ،ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﻣﻄﺒﺦ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ،ﻋﻤﺮ ﻭﻗﺖ ﻧﻬﺎﺭ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ،ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻭﺩ….
ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﮏ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﻢ ﻧﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯼ…ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﺘﮏ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﻮﺭﺩ،ﻭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ….
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ…ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻭﯼ ﮔﻔﺖ: ﺁﺧﺮ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﺪ…ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ….
ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ:ﭼﺮﺍ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻫﻢ ﮐﺘﮏ"ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ. ﮐﺘﮏ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩی
( روحی له الفداک یا امیر المومنین"علیه السلام")
مستدرك الوسائل ج1 ص 159 و ص 162
بسم الله الرحمن الرحیم
روایتی خواندنی در مورد جنگ امیرالمومنین با مرحب
روایت بسیار زیبا و خواندنی از قدرت و شجاعت امیرالمونین را در گفت وگوی پیامبر با جبرئیل بخوانید:
در روز جنگ خیبر پس از آنکه مرحب خیبری)مرحب بن حارث یهودی،مردی بلندقامت، عظیم الجثه و بسیار شجاع( به دست امیرالمونین به دو نیم گردید و بر زمین افتاد جبرئیل در حالی که خنده تعجب بر لب داشت بر پیامبر فرود آمد. رسول خدا به او فرمودند: از چه تعجب کردی؟
عرض کرد: همانا فرشتگان در مراکز و جایگاه های آسمانی ندا می کنند:
“لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار”
ولی تعجب من بدان جهت است که آن زمان که امر شدم قوم لوط را هلاک کنم، شهرهای آنان را که ۷ شهر از زمین هفتم زیرین تا زمین هفتم بالا بود بر پری از بال هایم قرار دادم و آنقدر آن را بالا بردم که حاملان عرش صدای خروس ها و اطفال)روی زمین( را می شنیدند و تا صبح در انتظار امر خدا ایستادم و آن را جابجا نکردم.
اما امروز که علی ضرب هاشمی را فرود آورد من مامور شدم زیادی قبضه او را نگه دارم تا به زمین فرود نیاید و به زمین نرسد و آن را به دو نیم نکند تا زمین و اهل آن را واژگون گردد.
در این هنگام فشار زیادی شمشیر علی سنگین تر از شهرهای قوم لوط بود و این درحالی بود که اسرافیل و میکائیل بازوی علی را در هوا به قبضه خویش گرفته بودند.
منبع: مدینه المعاجز ۱/۱۸۳ ح ۱۷۳ تالیف سیدهاشم بحرانی و اعجاز امیران عالم فصل دوم.احمد متوسلی
بسم الله الرحمن الرحیم
أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِیدٍ سوره ق آیه 24
بیفکنید در دوزخ هر نا سپاس ستیزه جو را.
حاکم حسکانی در شواهد التنزیل بسند خود از ابو سعید خدری نقل میکند:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود چون روز قیامت شود خدای تعالی به من و علی علیه السلام می فرماید:
هر کس دشمن شما است او را در آتش بیفکنید و هر که دوست شما است او را داخل بهشت گردانید
و اینست فرموده خدای تعالی بیفکنید در دوزخ هر نا سپاس ستیزه جو را
( شواهد التنزیل جلد 2 ص 190)
بسم الله الرحمن الرحیم
دو نفر، یکى شيعه و دیگرى سنى، در خانه اى با هم زندگی مى کردند.
یک روز سنى به سفر رفت و در راه بود که شيعه زنگ زد به او و گفت:
“سریع برگرد خونه که کار بسیار بسیار واجبى دارم".
سنى گفت: “الان تو راهم نمى شه".شيعه اصرار کرد و سنى باز قبول نمی کرد.
آخر آنقدر اصرار کرد و گفت کار بسیار مهم و حیاتی دارم، که سنى قبول کرد که برگردد.
وقتی برگشت گفت: “کار مهمت چى بود؟
“شيعه گفت: “هيچى؛ فقط خواستم بگم دوستت دارم، و تو دوست منى.
همین".سنى عصبانی شد و گفت: “فلان فلان شده مگه مرض دارى این همه راه منو کشوندى که همینو بگى؟ مگه آزار دارى؟
“شيعه گفت: “این همون حرفیست که شما در مورد پیغمبر می زنيد. می گویيد پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم) این همه مردمو معطل کرده، وقتی به غدیر خم می رسه دستور توقف می ده، می گه اونایی که جلو افتادن بگين برگردند و صبر می کنیم اونایی که نرسیدن برسن. می گن آنقدر هوا گرم بوده که مردم زير شکم شتر پناه می بردند و عبا روی سرشون می انداختند. تعدادشون ۱۲۰هزار نفر بوده.
آن وقت پیغمبر این همه آدم رو معطل کنه بگه على فقط دوست منه؟!!
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ کوبنده امیرالمومنین علیه السلام به عمر بن خطاب…
ابن عباس میگوید روزی عمر بن خطاب به مولا علی ( علیه السلام ) با اعتراض گفت:
ای ابا الحسن وقتی از تو سوالی میشود چرا شما در جواب دادن شتاب می کنید و با درنگ و تفکر پاسخ نمی دهی؟؟
حضرت حیدر (علیه السلام) در جواب او دست خود را باز کرد و فرمودند: این چند تاست؟عمر به سرعت گفت 5 تا!
حضرت فرمودند چرا در نظر دادن عجله کردی؟
عمر گفت: این مساله جزیی بر من پوشیده نبود و نیاز به تفکر نداشت…
حضرت علی لبخندی زد و فرمودند که من هم در اموری که برمن پوشیده نیست پرشتاب ترم و علوم نزد من چون مساله ایی جزیی و ساده است!
( بحارالانوار جلد 40 ص 147)
بسم الله الرحمن الرحیم
روزى على (علیه السلام) در زمان خلافتش بالاى منبر فرمود:
((قبل از آنكه از میان شما بروم هر سؤ ال دارید بپرسید، چرا كه من به راههاى آسمانها آگاهتر از راههاى زمین هستم .))
یك نفر از حاضران برخاست و گفت : جبرئیل در كجاست ؟
على (علیه السلام) به آسمان و مشرق و مغرب نگاه كرد، و بعد از چند لحظه به او فرمود:
((همه جا را دیدم ، ولى جبرئیل را ندیدم ، جبرئیل تو هستى ))
حاضران دیدند آن سؤال كننده از نظرها پنهان شد،و هنگام رفتن خطاب به امیرمؤ منان على (علیه السلام) مى گفت:
((حقّا كه تو در سخن خود راستگو هستى !))
ناسخ التواریخ حضرت على (علیه السلام) ج 5 ص 57