روایتی خواندنی در مورد جنگ امیرالمومنین با مرحب
بسم الله الرحمن الرحیم
روایتی خواندنی در مورد جنگ امیرالمومنین با مرحب
روایت بسیار زیبا و خواندنی از قدرت و شجاعت امیرالمونین را در گفت وگوی پیامبر با جبرئیل بخوانید:
در روز جنگ خیبر پس از آنکه مرحب خیبری)مرحب بن حارث یهودی،مردی بلندقامت، عظیم الجثه و بسیار شجاع( به دست امیرالمونین به دو نیم گردید و بر زمین افتاد جبرئیل در حالی که خنده تعجب بر لب داشت بر پیامبر فرود آمد. رسول خدا به او فرمودند: از چه تعجب کردی؟
عرض کرد: همانا فرشتگان در مراکز و جایگاه های آسمانی ندا می کنند:
“لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار”
ولی تعجب من بدان جهت است که آن زمان که امر شدم قوم لوط را هلاک کنم، شهرهای آنان را که ۷ شهر از زمین هفتم زیرین تا زمین هفتم بالا بود بر پری از بال هایم قرار دادم و آنقدر آن را بالا بردم که حاملان عرش صدای خروس ها و اطفال)روی زمین( را می شنیدند و تا صبح در انتظار امر خدا ایستادم و آن را جابجا نکردم.
اما امروز که علی ضرب هاشمی را فرود آورد من مامور شدم زیادی قبضه او را نگه دارم تا به زمین فرود نیاید و به زمین نرسد و آن را به دو نیم نکند تا زمین و اهل آن را واژگون گردد.
در این هنگام فشار زیادی شمشیر علی سنگین تر از شهرهای قوم لوط بود و این درحالی بود که اسرافیل و میکائیل بازوی علی را در هوا به قبضه خویش گرفته بودند.
منبع: مدینه المعاجز ۱/۱۸۳ ح ۱۷۳ تالیف سیدهاشم بحرانی و اعجاز امیران عالم فصل دوم.احمد متوسلی