8 شوال
بسم الله الرحمن الرحیم
عظمت زیارت امام حسین علیه السلام ، مقام قمر بنی هاشم سلام الله علیه و اهمیت عزاداری ایام عاشورا
آنچه مهم است در این زمان
حفظ ایتام آل عصمت است،
مردمی منقطع از امام زمانشان،
با این ابتلائات زندگی ،
با حرمان از مبانی مذهب و دین ،
به قدری این کار ارزش دارد[که]
اگر در این سفر بتوانید یک بیگانه از امام زمان را
با ولی عصر آشنا کنید
مبلغین ، عظمت زیارت امام حسین علیه السلام ، مقام قمر بنی هاشم سلام الله علیه و اهمیت عزاداری ایام عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:
(وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا)
این بیان خداست:
کیست احسن قولا از کسی که دعوت کند به خدا
و آن دعوت توأم باشد با عمل صالح.
کسانی که در این ایام
به تبلیغ این دین و این مذهب می روند،
اینها باید بدانند کاری که متکفل اند کار انبیاء است،
الذین یبلغون رسالات الله. این کار فوق بیان و تکلم ماست.
آنچه مهم است در این زمان
حفظ ایتام آل عصمت است،
مردمی منقطع از امام زمانشان،
با این ابتلائات زندگی ،
با حرمان از مبانی مذهب و دین ،
به قدری این کار ارزش دارد[که]
اگر در این سفر بتوانید یک بیگانه از امام زمان را
با ولی عصر آشنا کنید
یک تارک الصلاة را به نماز بیاورید،
اجرتان به اندازه ای است که قابل وصف نیست ،
چون رسول خدا به شخص امیرالمؤمنین فرمود:
اگر کسی به وسیله تو یکنفر را هدایت کند
“خیر لک مما طلعت علیه الشمس"،
از آن روزی که این منظومه شمسی به وجود آمده
تا آن روزی که (إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ)
تا آن روز آنچه آفتاب بر آن تابیده
ارزش این کار را ندارد
منتها باید آنچنان تبلیغ دین کرد
که صاحب دین خواسته.
(أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا
كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ
أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ،
تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا).
شجره طیبه دین یک ریشه دارد،
این درخت تنه ای دارد، شاخه هایی دارد
برگهایی دارد، میوه ای دارد.
کسانی که به تبلیغ می روند
باید متوجه بشوند وظیفه آنها چیست؟
ریشه درخت دین عقائد حقه است،
معارف اهل بیت است.
این اصل و ریشه ی این شجره طیبه است.
تنه این درخت اخلاق فاضله است،
ملکات حمیده نفسانیه.
شاخه های این درخت اعمال صالحه است.
اگر عقیده، عقیده حقه شد،
ملکات نفسانی، اخلاق فاضله شد،
رفتار، اعمال صالحه شد،
ثمره ی این شجره سعادت ابدی است،
یعنی قابل حد و اندازه نیست.
زندگی که آخر ندارد ،
حیات ابد، ، باید تأمین بشود اینجا.
وظیفه مبلغین در آن مناطق
و به هرجا، یکی دفع شبهات است.
همانطوری که بدن مبتلا به انواع میکروب می شود،
روح هم مبتلا به انواع شبهات می شود.
شبهات مخالفین دین،
آن هم با کمک شیطان در مغز این طبقه
که از دین اطلاع ندارند
قهراً تولید مرض روحی می کند.
وظیفه شما دفع این شبهات است.
هر کس آلوده شده روحش به شبهه ای از مذهب باطلی،
مثل طبیب حاذقی تمام قدرت را صرف کنید
آن درد را درمان کنید.
بعد تقویت کنید عقول این مردم را
به این مذهبی که دنیا را به زانو درآورده،
قدرت منطقش و قوت استدلالش
تمام مسیحیت را بیچاره کرده.
یهود، نصاری، منکرین خدا،
اهل مذاهب باطله در مقابل قدرت برهان این دین بیچاره اند،
منتها باید شما قدرت علمی پیدا کنید،
اگر آن قدرت پیدا شد می شود
حسن بن یوسف بن مطهر، علامه حلی.
سلطان وقت علمای چهار مذهب را جمع کرد،
ارکان حنفیه، مالکیه، شافعیه، حنبلیه.
یک مرد پیدا شد با قدرت علمی
در آن مجلس نشست و برخاست
سر چهار مذهب را به سنگ کوبید،
پرچم تشیع را در این مملکت برافراشت.
صبح تمام مملکت رسماً سنی بود،
ظهر ورق برگشت خطبه های نماز جمعه
در سرتاسر مملکت عوض شد.
این قدرت یک پهلوان در دین است.
بنیه علمی را قوی کنید،
علم مرد می کند روح را،
حالت فاعلیت دارد،
جهل حالت انفعال می آورد. این وظیفه اول.
وظیفه دوم:
با این برنامه تحکیم عقائد،
تعلیم احکام، تهذیب اخلاق،
آنچه همه را به ثمر می رساند،
عاشورای حسین ابن علی است.
مردم را بیدار کنید،
چه خبر است؟ عاشورا چیست؟
بفهمانید به مردم، چه قیامتی است؟
یک کلمه ما می گوییم
اما کجا در حد فهمیدن ایم که کی بود؟
چه کرد؟ کاری که او کرد چه کاری بود؟
خود او که بود؟
این دریایی است که مثل شیخ انصاری غرق می شود،
مثل محقق و علامه، مات و مبهوت می مانند.
کجا ما فهمیدیم عاشورا چیست؟
کسی مگر قدرت دارد[که]
اصحاب او را بشناسد تا برسد به خودش.
این بیان کیست؟
بیان، بیان رأس و رئیس مذهب است،
امام ششم آن کسی که از مبدأ تا معاد،
از طهارت تا دیات، هر چه هست
به برکت نفس اوست،
آن کسی که جوهر ۱۲۴ هزار پیغمبر را
به صورت مذهب جعفری به دنیا عرضه کرد،
او بیانش این است…،
کسانی که اهل فن هستند
می فهمند شهادت چه اندازه دشوار است،
شاهد، کی می تواند شهادت بدهد؟
آن وقتی که مشهودٌ به مثل آفتاب واضح و روشن باشد،
آنچه که محیّر العقول است این است
که امام ششم متن کلامش این است:
اشهد، شهادت می دهم،
لقد اقشعرت لدمائک – لدمائکم- اظلة العرش،
شهادت می دهم انّ دمک سکن فی الخلد.
هر جمله اش بهت آور است،
این بیان امام ششم است،
شهادت می دهم خون تو در خلد مسکن کرد،
کسی که خونش در خلد برین است،
آیا روحش کجاست؟
سیدالشهداء این است.
بعد مطلب به اینجا می رسد:
در مقابل خون تو و خون اصحاب تو
اظله عرش به لرزه افتاد،
وبکی له جمیع الخلائق.
الخلائق جمع محلی به ال است.
لا یشذ عنه شاذ، غیر از خدا،
خلاصه، به جز ذات قدوس او
آنچه در قلمرو خلقت است،
همه برای سر بریده تو گریه کرد،
این چه غوغایی بوده؟ چه کرده؟
و بکت له السماوات السبع والارضون
وما فیهنّ وما بینهنّ
ومن یتقلب فی الجنة والنار وما یری وما لا یری.
عقل مبهوت است،
هفت آسمان، تمام این کهکشانها،
همه در آسمان اول است.
متن قرآن این است: (وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ) ،
این کهکشانهایی که میلیاردها در این فضا منتشرند
همه در آسمان اول هستند،
حالا در هفت آسمان چه خبر است؟
بیان امام ششم این است:
سماوات هفتگانه و همه زمینها
و هرچه در آنها هست و هر چه بین آنها هست،
برای عزای حسین ابن علی گریه کردند.
حالا یک عده بیسواد پیدا شدند،
می گویند این عزاداری ها افراط است.
این غلطها نتیجه جهل است.
کیست که بفهمد عاشورا چه روزی است؟
کیست که بداند چه سری بالای نیزه رفت؟
کیست که بفهمد چه دستی کنار نهر علقمه از بدن جدا شد؟
به مردم بفهمانید این مطالب را.
رفاعة بن موسی النخاس،
موثق است به توثیق شیخ، نجاشی، ابن شهرآشوب، علامه.
همچو مردی آمد خدمت امام ششم.
او با هر کسی این حرفها را به میان نمی گذارد،
همچو مردی باید باشد،
فرمود: رفاعه امسال به حج نرفتی؟
گفت: جعلت فداک، مال من امسال وفا به حج نکرد،
ولی عرفه رفتم کنار قبر حسین بن علی.
بعد که این کلمه را گفتم،
سکت طویلا.
این دقائق را خوب درک کنید،
مدتی سکوت کرد.
حالا در این سکوت چه خبر بود؟
ما و همه فقها و علما عاجزتر از این هستند
که بفهمند آن سکوت چه اسراری داشت؟
حجی که عظمتش این قدر است:
یکنفر به حج نرسید،
به رسول خدا عرض کرد
چه بکنم که جای حج را پر کند؟
پیغمبر اشاره کرد به کوه ابی قبیس،
فرمود: اگر این کوه را طلا کنی
و در راه خدا انفاق کنی جای حج را نخواهد گرفت.
حج خانه خدا این است.
بعد آنی که عقل را مبهوت می کند این بیان است:
بعد از مدتی سکوت سر بلند کرد،
فرمود: ای رفاعه لا تترک زیارة الحسین ابدا،
لولا، اگر این نبود که من کراهت داشتم،
که مردم دست از حج بردارند،
آن وقت می گفتم در زیارت قبر او چه خبر است؟
خلاصه این را من می گویم
شما بروید مدتها فکر کنید،
بعد فرمود: ای رفاعه
من زار الحسین عارفاً بحقه
کسی که زیارت کند او را و بشناسد او کیست،
بشناسد کیست…،
کسی است که خدا پیغمبر خاتم را فرستاد به زمین،
عقل کل را فرستاد به زمین
برای این که خون اصحاب او را
پیغمبر در شیشه کند و به عرش ببرد.
اگر حسین را بشناسی،
من زار الحسین عارفا بحقه
- این بیان امام ششم است-
خدا به او چه می دهد؟
از وقتی حرکت می کند
هزار ملک در یمین او،
هزار ملک در یسار او…،
اینها را باید درک کنید
از نظر دلیل انّی، کشف کنید
که اثر وقتی این است
مؤثر کی بوده که همچو اثری گذاشته؟
از میوه ،درخت را باید شناخت،
از گوهر معدن را باید شناخت،
از زیارت قبر او نزد خدا
باید فهمید چه مقامی دارد
و چه کرده که زیارت قبر او این شده،
آن چیست؟
هزار ملک از یمینش،
هزار ملک از یسارش،
همراهی اش می کنند
تا کنار قبر آن حضرت،
تا برگردد به خانه اش،
بعد یک زیارت قبر او…
به نص بیان امام ششم،
آن هم چه بیانی، بیانی که
شیخ الطائفه رئیس الفرقه شیخ طوسی
در مصباح المتهجد و صلاح المتعبد
متجاوز از هزار سال بر این قضیه گذشته،
این خبر در همچو سندی است
در همچو کتابی است،
آن هم به قلم همچو کسی است
که رأس و رئیس تمام علمای طائفه است
در ظرف هزار سال، مطلب این است،
خدا به آن یک زیارت، ثواب هزار حج،
و ثواب هزار عمره می دهد،
آن هم حجی که در رکاب نبی ای باشد
و عمره ای که در رکاب نبی ای یا وصی ای(باشد)،
خلاصه کلام کسی که به زیارت قبر او برو
د- به نص بیان امام ششم-
یک زیارت قبر او ثواب هزار حج،
آن هم در رکاب امیرالمؤمنین دارد،
ثواب هزار عمره در زیر بیرق خاتم النبیین دارد.
این سیدالشهداء است.
چه کرده که خدا به او همچو مقامی داده.
آن وقت این غلطها که این عزاداری ها افراط است… !!!!.
هیئت های حسینی بیدار بشوند،
اولا مواظب باشند مبادا عزاداری ها
آلوده به گناهی بشود.
آنچه مهم است این است
که این اکسیر احمر باطل نشود،
(إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ).
عزاداران حسینی باید منزه از حرام [باشند]،
اتیان واجبات ، ترک محرمات [شود]،
هیئات باید مظاهر تقوی باشند،
علم هایی که افراشته می شود
زیر آن علمها مبادا یک نظر نابجایی،
یک کلمه ناروایی، یک عمل فاسدی انجام بشود،
چون این هیئتها مورد نظر شخص خاتم انبیا است.
از حرام اجتناب کنید،
واجبات را به جا بیاورید،
در عزای او هرچه بکنید
در حد خودتان است، نه در حد او.
فُجع به الرسول
و ازعجت البتول وطاشت العقول.
اصلا مبهوتم چه بگویم؟
رسول در عزای او فاجعه زده شد،
بتول یعنی فاطمه زهرا
وضعش به جایی رسید که هر روز
برای او شیون می زند،
و صیحه زهرا تمام ملائکه را بیچاره کرده،
وطاشت العقول، عقلها پریشان شد،
این چه مقامی است؟
از خود او نمی شود دم زد،
خدا باید ذکر او را بکند.
سوره والفجر بیان خدا برای سر بریده سیدالشهداء است:
(يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ،
ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً)،
حجت خدا فرمود: این سوره در شأن جد من است
. ما از او بگذریم!!!
امام چهارم، صاحب زبور آل محمد،
زین العابدین سید الساجدین
یک نگاه کرد به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب،
فاستعبر، چشمش به یتیم قمر بنی هاشم افتاد،
اشکها سرازیر شد.
خوب در بیان امام دقت کنید،
بعد که گریه کرد، فرمود:
هیچ روزی بر جدم رسول خدا
سخت تر از روز احد نگذشت،
در آن روز اسد الله و اسد رسوله،
شیر خدا، شیر پیغمبر خدا کشته شد،
حمزه سیدالشهداء کشته شد،
این روز سخت ترین روز بود بر جدم.
این بیان امام چهارم است،
آن هم نسبت به شخص اول عالم امکان.
بعد از آن روز، روزی بود
که جعفر ابن ابی طالب کشته شد.
بعد که هر دو روز را گفت
آن وقت فرمود: لا یوم کیوم الحسین،
خلاصه،
پیغمبر روزی مثل روز عاشورا برایش نگذشته.
خدا می داند که بر شخص خاتم چه گذشت؟
آنچه که مهم است این است،
بعد که این کلمات را فرمود
آن وقت فرمود: رحمت خدا،
رحمت خدا بر عموی من عباس.
بیان امام را من نمی توانم بگویم.
خودش را فدا کرد، چه جور فدا کرد؟
اصلا شهادت قمر بنی هاشم گفتنی نیست،
فکر کنید.! دست، بریده…،
چه کرده؟ دست راست که افتاده بود
آن وقت گفت: والله ان قطعتم یمینی،
انی احامی ابدا عن دینی،
وعن امام صادق الیقین.
همچو کسی بود،
بعد که دست چپ افتاد،
آن وقت گفت: قد قطعوا ببغیهم یساری.
شهادت اینجور شهادتی بود.
آن وقت آنچه که عقل همه حکماء
و فهم همه فقهاء را مبهوت می کند
این جمله است، فرمود:
برای عمویم عند الله…،
عند الله یعنی چه؟
فوق بهشت است، فوق خلد برین است،
ان لعمی العباس عند الله چیست؟
منزلتی است، مقامی دارد عند الله
که غبطه می خورند به آن مقام جمیع الشهداء.
واقعاً بهت آور است.
از اول خلقت حساب کنید،
از زمان آدم که هابیل شهید شد
تا روز احد که حمزه سیدالشهداء به شهادت رسید
، تا شهدای بدر، احد،
ختم کجاست، آن روزی که
امام زمان ظهور کند،
شهدای در رکاب او
همه در کلمه جمیع الشهداء مندرج است،
حالا مقام چه مقامی است
که همه اینها به آن مقام غبطه می خورند.
این مقام علمدار اوست،
حالا خود او کجاست؟
آنچه که من شنیده ام،
خدا نکند که چنین باشد،
غلطی می خواهند انجام بدهند
که اگر این غلط را انجام دادند،
من وظیفه ام این است که به آنها گوشزد کنم:
اگر سعادتمند باشند
در دنیا بیچاره خواهند شد
، اگر اهل شقاوت باشند
در دنیا آسیبی به ان نخواهد رسید،
ولی آن وقتی که دست بریده او وارد محشر بشود،
کمر همه آنها را خواهد شکست
که برای ابد از رحمت خدا محروم باشند،
و آن کلمه این است،
شنیده ام می خواهند…،
لا اله الا الله…،
می خواهند قمر بنی هاشم را
به نقش هنرپیشه ها درآورند.
کسی که حجت خدا مقابل قبر او می ایستد
و می گوید: سلام خدا، سلام تمام انبیا
، سلام تمام اوصیا، سلام تمام شهدا
بر تو یا بن امیرالمؤمنین،
کسی که هر صبح و شب،
خدا و ۱۲۴ هزار پیغمبر به او سلام می کنند،
این را می خواهند به نقش هنرپیشه ها درآورند.
خدا نکند چنین غلطی بکنند،
آن وقت هر چه پیش آید
و هر چه ما بگوییم معذوریم.
باید جوانهای غیرتمندِ فانی در قمر بنی هاشم،
تاسوعای امسال
- غیر از تاسوعاهای هر سال است در اثر این صحبت غلط-
باید روز تاسوعای امسال محشری سرپا کنند
در عزای قمر بنی هاشم،
تا بگویند ای دست بریده کربلا،
ای فرق سر پاشیده از عمود در راه خدا،
تو…، تو بالاتر از اینی.
ای روزگار، ای دنیای ناپایدار،
باید روزگاری بشود که ما زنده باشیم
و در این روزگار بخواهند هنرپیشه ها
نقش او را به مردم نشان بدهند.
مردم بدانید! این نقشه ها برای این است،
وقتی قمر بنی هاشم را به آن صورت نشان دادند،
دیگر این سوز و گداز در روضه ها نخواهد بود،
آن کسانی که آن صحنه را ببینید
آن هنرپیشه را تماشا کنند،
اینها دیگر آنچنان که باید در عزای او نمی سوزند،
ولی باید بدانند اگر با چکمه، با کراوات
خواستند این چراغ را خاموش کنند نشد،
با این ریشها، با این یقه های باز هم،
این نور خدا خاموش شدنی نیست.
دیگر ختم کلام:
پشت و پناه عالم کیست؟
پشت و پناه اولین و آخرین کیست؟
امید تمام عالم به کیست؟
امید تمام اولین و آخرین
به آن وقتی است که
مادرش پیراهن غرقه به خونش را سر دست بگیرد
، پشت و پناه عالم او است،
خدایا من چه جور بگویم،
آن کسی که پشت و پناه عالم امکان است،
وقتی آمد کنار نهر علقمه
گفت: الان کمرم شکست.
ای قمر بنی هاشم، تو چه کردی،
تو که بودی که وقتی به زمین افتادی
آن کسی که هر مصیبتی می دید،
رنگش مثل گل سرخ برافروخته تر می شد،
اما وقتی تو را دید، گفت:
الان دیگر ناامید شدم،
انقطع رجائی،
ای ماه بنی هاشم،
تو که بودی که وقتی کنار نهر علقمه
گوشواره عرش خدا آمد،
گفت: الیوم نامت اعین بک لم تنم،
وتسهدت اخری فعز منامها،
تو رفتی اما به رفتنت خواب از چشم زینب رفت.
آیت الله العظمی وحید خراسانی دام ظله العالی:
هیئت های حسینی ، جوانهای غیرتمندِ فانی در قمر بنی هاشم بیدار بشوند…
آنچه که من شنیده ام - خدا نکند که چنین باشد - غلطی می خواهند انجام بدهند که اگر این غلط را انجام دادند، من وظیفه ام این است که به آنها گوشزد کنم:
اگر سعادتمند باشند در دنیا بیچاره خواهند شد ؛ ، اگر اهل شقاوت باشند در دنیا آسیبی به آنها نخواهد رسید، ولی آن وقتی که دست بریده او وارد محشر بشود، کمر همه آنها را خواهد شکست که برای ابد از رحمت خدا محروم باشند، و آن کلمه این است، شنیده ام می خواهند…- لا اله الا الله -می خواهند قمر بنی هاشم را به نقش هنرپیشه ها درآورند.
کسی که حجت خدا مقابل قبر او می ایستد و می گوید: سلام خدا، سلام تمام انبیا ، سلام تمام اوصیا، سلام تمام شهدا بر تو یا بن امیرالمؤمنین! کسی که هر صبح و شب، خدا و صد و بیست چهار هزار پیغمبر به او سلام می کنند، این را می خواهند به نقش هنرپیشه ها درآورند!!! خدا نکند چنین غلطی بکنند، آن وقت هر چه پیش آید و هر چه ما بگوییم معذوریم.
باید جوانهای غیرتمندِ فانی در قمر بنی هاشم … - تاسوعای امسال غیر از تاسوعاهای هر سال است در اثر این صحبت غلط- باید روز تاسوعای امسال محشری سرپا کنند در عزای قمر بنی هاشم، تا بگویند: ای دست بریده کربلا! ای فرق سر پاشیده از عمود در راه خدا! تو…، تو بالاتر از اینی.
ای روزگار! ای دنیای ناپایدار! باید روزگاری بشود که ما زنده باشیم و در این روزگار بخواهند هنرپیشه ها نقش او را به مردم نشان بدهند؟
مردم! بدانید: این نقشه ها برای این است، وقتی قمر بنی هاشم را به آن صورت نشان دادند، دیگر این سوز و گداز در روضه ها نخواهد بود، آن کسانی که آن صحنه را ببینید آن هنرپیشه را تماشا کنند، اینها دیگر آنچنان که باید در عزای او نمی سوزند، ولی باید بدانند اگر با چکمه، با کراوات خواستند این چراغ را خاموش کنند ، نشد، با این ریشها، با این یقه های باز هم، این نور خدا خاموش شدنی نیست.
حمله شديد آيت الله وحيد خراساني به مخالفان عزاداري
به گزارش شيعه آنلاين، حضرت آيت الله شيخ «حسين وحيد خراساني» از مراجع تقليد قم صبح امروز در آخرين جلسه اين دوره درس خارج خود، برخي از افراد که اخيرا در مورد عزاداري حرف و حديث هايي مطرح کرده اند را به شدت مورد حمله و انتقاد قرار داد.
اين مرجع عاليقدر حوزه علميه قم در اين باره گفت: ما در کتب خود روايت هايي داريم که اسنادش هم صحيح است و همه اين روايت ها در مورد عزاداري است. آن بي سوادهايي که نغمه در مي آورند که عزاداري ها به حد افراط رسيده و طولاني شده، بايد بدانند که تمام انبياء و اولياء و صديقين عزداراي و گريه طولاني مدت کرده اند.
حضرت آيت الله شيخ «حسين وحيد خراساني» همچنين افزود: روايتي از امام جعفر صادق عليه السلام در مورد حضرت فاطمه صديقه سلام الله عليها وجود دارد که در آن آمده “آن حضرت براي امام حسين عليه السلام طولاني گريه مي کردند".
گفتني است اخيرا برخي سخنرانان سرشناس که همواره در موضوعات مختلف به سخنراني و نظريه پردازي مي پردازند، مباحثي در مورد عزاداري مطرح کردند که با واکنش و اعتراض طيف شديدي از مراجع تقليد، علما و مؤمنين مواجه شده است.
به گزارش «شیعه نیوز»،مرجع عالیقدر آیت الله وحید خراسانی همزان با فرا رسیدن اربعین حسینی و آخر ماه صفر امروز در درس خارج خود مطالبی را بیان نمودند که متن کامل آن به شرح زیر است :
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و العن علی اعدائهم الی یوم الدین .
دهه آخر صفر است و پیشآمد اربعین.
قال الصادق علیه السلام: رحم الله من أحیی أمرنا
این جمله کوتاه تفصیلی دارد. اولا: دعا دعای کیست؟ کسی که اراده او متصل است به ارادهای که إنما أمره إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون. قلب، وعاء مشیة الله است. اما آنچه خواسته نص قرآن است: ورحمة ربك خیر مما یجمعون. این رحمت را از خدا هم چه کسی خواسته برای کی؟ برای کسی که امر ما را احیا کند.
این ماه، این ایام، ایام احیاء امر است. کاری کنید که بر طبق قرآن حرکت کنید. محور، قطب، کلام الله باشد. قسمتی تفقه، قسمتی انذار. سعادتمند آن کسی که این ایام موفق بشود: قلبی را با خدا آشنا کند، روحی را به ائمه معصومین متصل کند؛ میشود رحم الله من أحیی أمرنا.
آن امری که باید احیاء بشود معرفت امام است. حکمت کبری معرفت اوست به قدر میسور.
سید الشهداء نه قابل درک احدی است، نه قابل وصف احدی؛ نه خودش، نه عملش. وقتی در روایات با درایت تأمل بشود، آن وقت روشن میشود چه غوغایی است! از اثر باید مؤثر را شناخت. معرفت إنّی این است. دو مطلب راجع به او هست یکی زیارت آن حضرت یکی اقامه عزای او.
کلمات اهل بیت عصمت محیر العقول است. این روایات با کمال اعتبار، سند لازم ندارد. اعجاز این است: امام ششم کی این جمله را فرمود؟ آن وقتی که در این حرم(سیدالشهدا) بسته بود از ترس حکومت آل مروان؛ قلّت زائر. گاهی…، اگر کسی گذرش میافتاد. این بیان، معجزه عظمی است، حکایت دارد که چه جور میدیده. فرمود: روز قیامت منادی نداء میکند: أین زوّار الحسین؟ کجایند زوار او؟ یقوم عنق من الناس لایحصیهم إلا الله. آن قدر جمعیت برمیخیزد که عدد آنها را جزء خدا احصاء نمیکند. امروز را ببین! اعجاز را ببین! بعد چه خواهد شد؟ لایحصیهم إلا الله.
بعد آنچه عقل هر حکیمی را، مغز هر فقیهی را مبهوت میکند، این است که از این جا به بعد خدا با زوار قبر او تکلم میکند: شما[زائران] از زیارت او چه میخواستید؟ مقصدتان در این زیارت چه بود؟ میگویند : پروردگارا! ما غرضمان فقط حب رسول تو بود، حب علی بود، حب فاطمه بود. به این عشق رفتیم، به این محبت قدم برداشتیم. زرنا شوقا. بعد که این جمله را گفتند، خدا میفرماید: آنها کسانی هستند که شما به عشق آنها به زیارت آن شهید رفتید. بعد خطاب میآید: کونوا مع محمد وعلی و فاطمة والحسن والحسین في درجتهم؛ باشید با این پنج نفر اما در درجه ی آنها. این مقام به برکت کیست؟
بعد امام ششم به عبید بن زراره فرمود: ان لزوار الحسین فضلا علی سائر الناس؛ زوار قبر او فضیلتی دارند بر همه مردم. پرسید: یا بن رسول الله! ما هو الفضل؟ آن فضیلت چیست؟ فرمود: چهل سال قبل از همه اهل بهشت زوار قبر حسین بن علی مهمان خدایند. چهل سال قبل از همه مردم آنها در بهشت اند. این همه مقام از کجا؟
بعد آنچه که عقل را مبهوت میکند، این است فرمود:…- در روایتی که دو نفر از اصحاب اجماع اند: یکی: ابن محبوب، یکی: محمد بن مسلم- بعد به محمد بن مسلم فرمود: کسانی که پیاده به زیارت قبر او بروند، به هر قدمی که بردارند ثواب عتق یک بنده از وُلد اسماعیل در نامه ی عمل آنها ثبت میشود. حالا آن قدمها چه اندازه بنده آزاد میکند، آن هم عتق رقبه از ولد اسماعیل؟! این زیارت اوست.
اما گریه بر او: بهتر این است که متن حدیث را بخوانم. راوی این مطلب ابو بصیر لیث است. اولا کیست؟ بشر المخبتین. مخبتین چهار نفرند: برید بن معاویه عجلی، ابو بصیر لیث، محمد بن مسلم، زراره؛ ارکان اربعه. یکی از این ارکان ابی بصیر است.
گفت: در محضر ابی عبد الله بودم، یکی از اولاد حسین بن علی وارد شد. تا وارد شد بغل گشود، او را در بغل گرفت، صدای ناله امام بلند شد؛ از پشت پرده هم صدای ناله اهل حرم. بعد تعبیر امام ششم این است: یا ابا بصیر! من وقتی چشمم به فرزندان او میافتد لا املک نفسی؛ دیگر مالک خودم نیستم. این بیسوادهایی که نغمه درمیآورند که این عزاداری ها به حد افراط است. مصیبت این است همه در نهایت جهل.
بعد امام ششم این جمله را فرمود: فقد طال… - اینها را خوب یاد بگیرید، فقیه بشوید، عالم بشوید تا بتوانید حق اهل بیت را احقاق کنید- امام ششم فرمود: فقد طال بکاء النساء والانبیاء والشهداء والصدیقین؛ طولانی شد گریه تمام انبیا، تمام شهدا، تمام صدیقین؛ برای چه؟ این گریه مداوم از موسی بن عمران، از ابراهیم خلیل، در مقابل آن سر بریده ای است که… خلاصه…
متن حدیث این است:
لا اله الا الله…. اگر بتوانیم بخوانیم… ثم بکی و قال: یا ابا بصیر! اذا نظرت الی ولد الحسین اتانی ما لااملکه بما جری علی ابیهم. یَا أَبَا بَصِیرٍ!…- لا اله الا الله- یا أبا بصیر! إِنَّ فَاطِمَهَ… إِنَّ فَاطِمَهَ لَتَبْکِیهِ وَتَشْهَقُ فَتَزْفِرُ جَهَنَّمُ زَفْرَة لَوْ لَا أَنَّ الْخَزَنَة یَسْمَعُونَ بُکَاءَهَا وَقَدِ اسْتَعَدُّوا لِذَلِکَ.
از این روایت روشن میشود که حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، نه یک بار، نه دو بار، همیشه کارش این است. بعد که شهقه زهرا بلند می شد، جهنم زفره ای پیدا میکند. خزنه که مستعد اند، آماده اند که هر وقت او صدای گریه اش بلند شد، درهای جهنم را ببندند مبادا شعله ای از جهنم خارج بشود یا دودش، تمام اهل زمین همه هلاک بشوند. این اثر، در جهنم.
اما… فَیَکْبَحُونَهَا مَا دَامَتْ بَاکِیَة وَیَزْجُرُونَهَا وَیُوثِقُونَ مِنْ أَبْوَابِهَا مَخَافَة عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَلَا تَسْکُنُ - جهنم ساکن نمیشود- حَتَّى یَسْکُنَ صَوْتُ فَاطِمَة وَإِنَّ الْبِحَارَ … در دریاها چه خبر است؟ حدیث مفصل است وقت کم است. فقط قسمتی این است. بعد مهم این جاست: فَلَا تَزَالُ الْمَلَائِکَهُ مُشْفِقِینَ یَبْکُونَهُ لِبُکَائِهَا ؛ بر امام حسین همه ملائکه گریه میکنند برای بکاء مادرش زهرا؛ وَیَدْعُونَ اللَّهَ وَیَتَضَرَّعُونَ إِلَیْهِ وَیَتَضَرَّعُ أَهْلُ الْعَرْشِ وَمَنْ حَوْلَهُ وَتَرْتَفِعُ أَصْوَاتٌ مِنَ الْمَلَائِکَهِ بِالتَّقْدِیسِ لِلَّهِ مَخَافَة عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ. این است عزای آن سر بریده، این است مصیبت آن بدن قطعه قطعه. همه حمله عرش گریان، همه شیون زنان، برای چه؟ برای این که صدای ناله مادر او بلند است.
وَلَوْ أَنَّ … -امام حسین را بشناسید، به مردم بشناسانید- وَلَوْ أَنَّ صَوْتاً مِنْ أَصْوَاتِهِمْ یَصِلُ إِلَى الْأَرْضِ لَصَعِقَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَتَقَطَّعَتِ الْجِبَالُ ؛ اگر یک صدای از آن ملائکه در آن هنگام تضرع و بکاء به زمین برسد تمام کوه ها قطعه قطعه میشود وَزُلْزِلَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا. قلت: جعلت فداك. ابا بصیر گفت: گفتم: جعلت فداك، هذا الأمر عظیم؛ این امر بسیار بزرگ است. بعد فرمود: غَیْرُهُ أَعْظَمُ مِنْهُ. آنچه نشنیدی هنوز از این بزرگتر است. معنی این جمله چیست؟ معنی این جمله این است: ما هنوز شرح مصیبت را نگفتیم، آنچه گفتیم این است اما آنچه نگه داشتیم اعظم از این است.
بعد این جمله را فرمود. این جمله خیلی دلسوز است: فرمود: یا ابا بصیر! آیا نمیخواهی به فاطمه کمک کنی؟ تا این جمله را گفت، من دیگر بیچاره شدم. فرمود: یا ابا بصیر!… ای هیئتی ها! این است این عزا.
مبادا هیئات بازیچه سیاست بشود، مبادا با خون همچو کسی، با ناله همچو مادری خیانت بشود. بذل مهجته فیك. فقط باید خدا لیس الا. یا أیتها النفس المطمئنة ارجعي إلی ربك راضیة مرضیة. بعد که فرمود: ابا بصیر! آیا نمیخواهی مادرم زهرا را کمک کنی در این عزاء ؟ تا این کلمه را گفت من دیگر بی طاقت شدم، برخواستم، او هم برخواست. او رفت به مصلی، من آمدم به خانه، نه غذا خوردم، نه آب نوشیدم، شب تا صبح برای این مصیبت زار زدم، فردا هم روزه گرفتم. او می فهمد چه خبر است. بعد که کمی آرام شدم حرکت کردم، آمدم به محضر امام، دیدم آن حضرت هم بعد از این مدت کمی آرامش پیدا کرده. نشستم کنار او… دیگر بقیه گفتنی نیست..
بسم الله الرحمن الرحیم
دعوت آیت الله العظمی وحید خراسانی (مدظله) از زائران کربلا
زائران کربلا برای فرج امام زمان -علیه السلام- در شب و روز اربعین دست به دعا بردارند.
حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی -مد ظله العالی- در دیدار جمعی از روحانیون و مبلغین، با تأکید بر اهمیت تبلیغ دین، وظیفه اصلی مبلغین را تحکیم اعتقادات، بیان احکام و ترویج اخلاق دانستند و فرمودند: توجه دادن مردم به خدای متعال از طریق بیان نعمت های او و تذکر دادن آنان به ولی عصر امام زمان -علیه السلام- بهترین توشه ای است که می توانید از سفر های تبلیغی بگیرید.
معظم له سپس با بیان روایتی از امام صادق -علیه السلام- در مورد اجر کسانی که به شوق امام حسین -علیه السلام- و به خاطر محبت رسول خدا -صلي الله عليه وأله وسلم- ، امیرالمؤمنین -علیه السلام- و فاطمه زهرا -علیها السلام- به زیارت آن حضرت می روند، فرمودند: خوشا به حال آنان که با پای پیاده در بیابان ها به سمت کربلا حرکت می کنند.
حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی –مد ظله العالی- در پایان بیاناتشان از همه ی زائرانی که موفق به زیارت امام حسین -علیه السلام- در اربعین می شوند خواستند که در حرم مطهر آن حضرت در شب و روز اربعین دست به دعا بردارند و برای فرج امام زمان -علیه السلام- دعا کنند.
منبع : سایت معظم له به ادرس زیر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
به مردم عظمت عاشورا را بیان کنید، چه بود؟ چه شد؟ چه کرد؟ یک عدّه نافهم، بیسواد در این مردم پیدا شدند: به سینه نزنید، زنجیر به کمر نزنید که مبادا سرخ شود بدنت. به این بیسواد ها گوش ندهید، برو، ببین، استاد الكلّ في الكلّ عند الكلّ نائینی چه می گوید؟ کسی است نائینی که مراجع آزمایششان این است که کلمات او و مبانی او را در معاملات، لباس مشکوک بتوانند از عمق درک کنند و بیان کنند. همچو کسی فتوایش را ببین، سؤال می کنند از او که ما در عزای سیدالشهداء عزاداری می کنیم، خون ریخته می شود؟ جواب این است: آنچه خون ریخته بشود، مانعی ندارد، مگر خوف بر نفس بشود. میرزای نائینی، عالم دین و مذهب است، چرا این کلمه را می گوید؟ متن کلام امام هشتم الان این است؛ بحار را نگاه کن: إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ… إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا، این بیان امام هشتم است. از شیخ طوسی تا شیخ انصاری همه شان باید فدای یک نفس امام هشتم بشوند. آن وقت همچو کسی بیانش این است که روز عاشورا کاری کرده که پلک های چشم ما مجروح شده، اگر پلک چشم او مجروح بشود، سینه تو چیست؟
شیخ صدوق در من لا یحضر در اصح احادیث نقل می کند از حجت خدا که روز عاشورا: بَكَتْ عَلَيْهِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَ مَا فِيهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَّ، بَكَتْ عَلَيْهِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرَضُونَ السَّبْعُ، هفت آسمان، هفت طبقه زمین وَ مَا فِيهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَّ، أنچه در آنها بود، آنچه بین آنها بود، همه برای سر بریده او گریه کردند. روز عاشورا همچو روزی است.
چه روزی است؟ چه شده؟ چه واقعه ای اتفاق افتاد؟ یک کلمه بس است، آن کلمه این است؛ مردم مدینه همه بی خبر، یک وقت عصر روز دهم محرم صدای شیون از حرم پیغمبر شنید. همه مردم مدینه ریختند در خانه ام سلمه، چه حادثه ای اتفاق افتاده؟ نص قرآن این است وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ، او ام المؤمنین است. مردم ریختند چه خبر است؟ کسی حق آمدن در آن خانه ندارد. رفتند پسر عموی پیغمبر را آوردند. رفت پرسید چه خبر است؟ چه حادثه ای رخ داده؟ گفت: الان خوابیده بودم، در عالم رؤیا دیدم پیغمبر سر برهنه، پا برهنه، غبار آلوده ،یک شیشه خون در دست گرفته، گفتم: یا رسول الله! هرگز تو را به این حال ندیده ام! گفت: ام سلمه! الان از کنار مقتل حسینم آمدم. با این شیشه خدا مرا فرستاد که خون گلوی او را بگیرم، پرسیدم: یا رسول الله کجا می بری؟ فرمود: به عرش. امام ششم فرمود: آن قائمه ای که آن شیشه خون را پیغمبر گذاشته، تا قیامت می لرزد.
منبع وب ایشان( برای دیدن متن کامل به وب ایشان مراجع کنید یا به آرشیو وب ما سر بزنید… )
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
ماه، ماهی است که در این ماه واقعه ای اتفاق افتاد که نه قابل درک بشر است و نه قابل وصف و بیان. واقعه ای که خدا، ذات قدوس پروردگار، برای آدم ابوالبشر آن واقعه را بیان کرد، برای نوح، برای ابراهیم، برای موسی بن عمران، برای عیسی بن مریم. تمام انبیاء عظام بر این واقعه گریه کردند، لذا عقل ما قاصر از درک عظمت این مطلب است.
چه کرد؟ کاری کرد که همه ی ائمه معصومین بیانشان یک جمله است و آن جمله این است که لا يومَ كَيومِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ. هر پیغمبری روزی دارد، هر وصی ای روزی دارد، اما روز تو بی مانند است. نه در قاموس انبیا، نه در دفتر اوصیا، روزی مثل روز تو اتفاق نیفتاده، لذا استفاده از این روز اگر(برای کسی) درکی باشد و فهمی، باید وظیفه خود را بداند.
دین خدا، آئین خدا، عزت و عظمتش این اندازه است که عصاره خلقت، نتیجه آفرینش عالم و آدم، خون خودش را داد تا دین خدا زنده بشود. ما وظیفه مان در مقابل این واقعه چیست؟ اگر مثل او، عزیزترین گوهر عالم، همه جواهری که در خزینه داشت، آن روز عرضه کرد برای احیای اسم خدا. بَذْلِ مُهْجَته فِيكَ، او خون قلبش را در تو صرف کرد، برای چه ؟ برای این که انقاذ کند بندگان تو را از حیرت جهالت و از ظلمت ضلالت.
هر کسی باید بفهمد چه می کند ولی درک کار بسیار مهم است. این کاری که شما می خواهید این چند روز انجام بدهید، این کار فهمیدنش بسیار دشوار است تا عمل کردنش. کار شما دنباله کار حبیب بن مظاهر است اگر بفهمید، اگر درک کنید.
روز قیامت که می شود همه در حسرت هستند، کسی نیست که از حسرت برکنار باشد. مدتی که به من و تو در اینجا مهلت دادند اگر صرف افضل اعمال شد، حسرت نداریم و الا گرفتار حسرت هستیم بلا استثناء. چرا؟ چون عزیزترین گوهر، سرمایه عمر انسان است. این عمر ارزشش قابل بیان نیست. از این زندگی، ابراهیم شد خلیل الله؛ از بهره از عمر موسی شد کلیم الله، از استفاده از این زندگی؛ عیسی شد روح الله. ارزش این عمر این است. اگر صرف در افضل شد دیگر حسرت نیست، چون بهتر از آن میوه ای و ثمری نیست، اما اگر صرف در افضل نشد، بلا اشکال مورد حسرت است. بدها حسرت می خورند: چرا کار خوب نکردند؟ خوب ها حسرت می خورند که چرا به جای خوب، خوب تر را انجام ندادند؟ فقط عدّه ای از حسرت برکنار هستند که سرمایه ی عمر را در افضل اعمال صرف کردند.
افضل را از کجا باید فهمید؟ خود افضل باز بسیار مهم است. فاضل، افضل. مقول به تشکیک است . افعل تفضیل است. همه شهید هستند اما شهدای کربلا ممتاز هستند، چرا؟ امتیازشان این است که افضل الشهادات در دفتر آنها ثبت شده.
در این اعمال که در شریعت است، عملی مهم تر، بالاتر از کفالت یتیم نیست که یک یتیمی را کسی تکفل کند. کفالت باز یعنی چه ؟ کفالت انسان به این نیست که مطعم و ملبس و مسکنش آماده بشود، کفالت انسان به این است که هم جسم و هم روح، هم بَصَر و هم بصیرت، هم چشم، هم عقل، هر دو به ثمر برسد. معنی کفالت این است، آن وقت مهم این است که دستی که بر سر یتیمی کشیده می شود، چقدر مو از زیر این دست می گذرد؟! در روایت معتبره آمده: به عدد هر مویی یک حسنه در نامه عمل آن شخص ثبت می شود، دستی اگر به سر یتیمی کشیده بشود. منتهای مطلب این است که خاتم النبیین فرمود: من و کسی که یک یتیم را سرپرستی کند و او را از هر جهت تکفل کند، در بهشت منزل می کنیم كَهَاتَيْنِ. انگشت سبابه و وسطی را به اصحاب نشان داد، گفت: من و کافل یتیم مثل این دو هستیم. این کفالت یک یتیم است. حالا اگر آن یتیم، یتیم شیخ انصاری باشد، خواه ناخواه آن کفالت فرق می کند. چون دست شیخ از سر او رفته، کسی که کفالت کند یتیم شیخ را غیر از کسی است که کفالت کند یتیم زید را.
به همین نسبت حساب کن تا برسد به اینجا که أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ، يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه زَمَانِه. هر چه هست در کلمات اهل بیت است. سخت ترین یتم، یتم یتیمی است که محروم باشد از امام زمانش. کسی که کفالت کند این یتیم را، مقامش چیست؟ مقام در این بیان امام هشتم است.
علی بن موسی بیانی دارد؛ خوب گوش کنید و فکر کنید بعد. نه تنها اینجا بشنوید، فکر کنید ، وقت نیست ما در فقه حدیث صحبت کنیم. فرمود امام هشتم…. اولاً امام هشتم کیست؟ کسی است که رأس و رئیس مذهب، امام ششم به امام هفتم فرمود: در صلب تو عالم آل محمد است لَيْتَنِي أَدْرَكْتَهُ. هر وقت من خودم یادم از این جمله می آید متحیرم. امام جعفر بن محمد، کسی که مذهب حق که عصاره تمام انبیا و اوصیاست به وسیله او احیا شده، همچو کسی تعبیرش این است: ای کاش من زنده بودم و چهره آن پسر تو را می دیدم. امام هشتم این است. کسی که رأس و رئیس مذهب تعبیرش این است لَيْتَنِي أَدْرَكْتَهُ. بیان حضرت این است؛ اَفضَلُ…- آن کلمه که عصاره بحث است، این است- أَفْضَلَ مَا يَتَحَصَّلُ لِعَالِمِ مِنْ عُلَمَاءِ شِيعَتِنَا لِيَوْمِ فَقْرِهِ وَ فَاقَتِهِ، وَ ذُلِّهِ وَ مَسْكَنَتِهِ… واقعاً دریایی است از معارف. افضل چیزی که یک عالمی که از علم ما بهره مند شده در این زندگی برایش فراهم شود، آن هم برای روز فقرش، روز فاقه اش، روز ذلش، روز مسکنتش، اَفضَلُ…، دیگر بالاتر از این گوهری نیست، اگر این کار را انجام دادی دیگر حسرت نخواهی داشت، چون سند داری از امام هشتم، که افضل انجام شد، آن افضل چیست؟ آن افضل این است که یکی یکنفر از شیعیان ما را در روزگار یتیمی او که از دیدن امام زمانش محروم است، تربیت کند به عقائد حقه و دفع کند از او شبهات نواصب را. این روایات معجزه است. خبر داشتند همچو روزی پیش می آید. شبهات از اهل نصب، نواصب القا می شود؛ بعد امام هشتم فرمود: افضل از جمیع اعمال برای یک عالم این است که یکی از این یتیمان را از این شبهات نجات بدهد، به حق هدایت کند، قلب او را در محبت ما محکم کند.
سفر شما همچو سفری است. اولاً امشب که رفتید از اینجا، سجده شکر کنید که یک همچو نعمتی نصیب شما شده که بروید در آن مناطق محروم که آن یتیمان امام زمان محروم هستند از عالم و معلم دین، توفیق افضل نصیب تو شده، اما اگر قدر بدانی.
یکی از بزرگان، اعلام امت، خودش برای من نقل کرد، گفت: کسی مرده بود، جنازه ی او را برداشتند، یک کسی که چشم برزخی داشت- البته خود او بوده، منتها نگفت، چون ما خبر داشتیم او همچو مقامی دارد- گفت :کسی که چشم برزخی داشت نگاه کرد و دید آن روح بالای تابوت می رود و این شعر را می خواند:
سالها جام جم به دست تو بود چون تو نشناختی کسی چه کند
برده بودی و نقشت آمده بود چون که کج باختی کسی چه کند
گفت روح بالای جنازه این شعر را می خواند. این شعر تفسیر این جمله است؛ وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ. گذشت کار؛ می توانستیم از این عمر چه بهره ها ببریم! به هر جا که رفتید، شب و روز را غنیمت بشمارید، اکتفا به منابر در مجالس نکنید، به مدارس بروید، بذر معارف این مذهب را در مغز آن جوان ها بپاشید.
روز قیامت که می شود، دفتر عمل کسی را به دستش می دهند، بعد می بیند مثل جبال راسخات، مثل سحاب متراکم در این دفتر، اعمال خیر ثبت است. عرض می کند: پروردگارا! من همچو کارهایی انجام ندادم، خطاب می رسد؛ تو یکنفر را هدایت کردی، او که هدایت شد، فرزندان او هم به تبع آن پدر بار آمدند. آن فرزندان باز اولادی پیدا کردند، در اثر هدایت آن جد و پدر، آنها هم به راه ما رفتند، هم در نامه عمل آنها نوشتیم، هم همه را در نامه عمل تو.
وقتتان را بیهوده صرف نکنید، برنامه این است: آيَةٌ مُحْكَمَةٌ، فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ، سُنَّةٌ قَائِمَةٌ، کاری که باید بکنید در آن منطقه، یکی تحکیم عقائد است. دفع کنید شبهات اصحاب شبهه را، محکم کنید اعتقادات را به خدا، پیغمبر، ائمه معصومین، این کلمه اولی. کلمه دوم سُنَّةٌ قَائِمَةٌ ، تهذیب کنید اخلاق آن مردم را. روایات مواعظ بحار را برای آنها بخوانید، کلمات اهل بیت مثل اکسیر است، منقلب می کند قلوب را. در هر مجلسی امر سوم که نباید ترک شود، تعلیم احکام است. مسائل نماز، روزه، حلال، حرام به مردم باید تعلیم شود. هر منطقه ای که رفتید سعی کنید افراد با استعداد را شناسایی کنید، آنها را به احکام و مسائل آشنا کنید که بعد از رفتن شما هم، آن خلاء وجود شما را در آن منطقه پر کند.
آن وقت اجرت چقدر است؟ عقل مبهوت است! سیدالشهداء بیانش این است: اگر یکنفر را هدایت کنی، به هدایت آن یکنفر هر حرفی که از دهانت درآمده، خدا دو هزار قصر در نامه عمل تو ثبت می کند با تمام نعم.
ختم کلام این بیان امام هشتم است. فرمود: اگر کسی یکنفر از ایتام ما را در زمان غیبت ولی عصر از شر نواصب حفظ کند، او را به راه ما هدایت کند، هنگام حشرش از کنار قبرش تا قصرش در بهشت ملائکه صف می بندند. بعد که سر از قبر درآورد، روی دوش همین ملائک از قبرش تا قصرش به بهشت، دست به دست منتقل می شود، بعد آن ملائکه به او می گویند: طُوبَاكَ، طُوبَاكَ. دو مرتبه: طوبی برای تو. طوبی برای تو، در مقابل خدمتی که به ایتام آل محمد کردی بی حساب باید وارد بهشت بشوی.
این کار شما در آن مناطق، این هم مزد شما.
اما مطلب دیگر این است که چند روز آنجا هستید؟ در این مدت که هستید برنامه را این جور تنظیم کنید که هر شبی یکی از معصومین را آنچنان که باید طبق روایات به مردم بشناسانید. یک شب در احوال خاتم النبیین، یک شب در فضائل امیرالمؤمنین. یک شب در فضائل صدیقه کبری؛ که بعد از آمدن شما، نتیجه این باشد که آن جمع، چهارده معصوم را شناخته باشند.
افسوس که عمر گذشت، ما از این زندگی آن استفاده ای که باید بکنیم، نکردیم. وقتی تو رفتی به آن ده، به آن قصبه، یک شب در معجزات، در کرامات، در فضائل، در مناقب امام دهم بحث کردی، آیا شب اول قبر امام دهم تو را ول می کند؟ خوشا به حال کسی که بفهمد، برود به این سفر و برگردد، دم جان دادن چهارده معصوم دور بسترش باشند.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
مطلب آخر: به مردم عظمت عاشورا را بیان کنید، چه بود؟ چه شد؟ چه کرد؟ یک عدّه نافهم، بیسواد در این مردم پیدا شدند: به سینه نزنید، زنجیر به کمر نزنید که مبادا سرخ شود بدنت. به این بیسواد ها گوش ندهید، برو، ببین، استاد الكلّ في الكلّ عند الكلّ نائینی چه می گوید؟ کسی است نائینی که مراجع آزمایششان این است که کلمات او و مبانی او را در معاملات، لباس مشکوک بتوانند از عمق درک کنند و بیان کنند. همچو کسی فتوایش را ببین، سؤال می کنند از او که ما در عزای سیدالشهداء عزاداری می کنیم، خون ریخته می شود؟ جواب این است: آنچه خون ریخته بشود، مانعی ندارد، مگر خوف بر نفس بشود. میرزای نائینی، عالم دین و مذهب است، چرا این کلمه را می گوید؟ متن کلام امام هشتم الان این است؛ بحار را نگاه کن: إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ… إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا، این بیان امام هشتم است. از شیخ طوسی تا شیخ انصاری همه شان باید فدای یک نفس امام هشتم بشوند. آن وقت همچو کسی بیانش این است که روز عاشورا کاری کرده که پلک های چشم ما مجروح شده، اگر پلک چشم او مجروح بشود، سینه تو چیست؟
شیخ صدوق در من لا یحضر در اصح احادیث نقل می کند از حجت خدا که روز عاشورا: بَكَتْ عَلَيْهِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَ مَا فِيهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَّ، بَكَتْ عَلَيْهِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرَضُونَ السَّبْعُ، هفت آسمان، هفت طبقه زمین وَ مَا فِيهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَّ، أنچه در آنها بود، آنچه بین آنها بود، همه برای سر بریده او گریه کردند. روز عاشورا همچو روزی است.
چه روزی است؟ چه شده؟ چه واقعه ای اتفاق افتاد؟ یک کلمه بس است، آن کلمه این است؛ مردم مدینه همه بی خبر، یک وقت عصر روز دهم محرم صدای شیون از حرم پیغمبر شنید. همه مردم مدینه ریختند در خانه ام سلمه، چه حادثه ای اتفاق افتاده؟ نص قرآن این است وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ، او ام المؤمنین است. مردم ریختند چه خبر است؟ کسی حق آمدن در آن خانه ندارد. رفتند پسر عموی پیغمبر را آوردند. رفت پرسید چه خبر است؟ چه حادثه ای رخ داده؟ گفت: الان خوابیده بودم، در عالم رؤیا دیدم پیغمبر سر برهنه، پا برهنه، غبار آلوده ،یک شیشه خون در دست گرفته، گفتم: یا رسول الله! هرگز تو را به این حال ندیده ام! گفت: ام سلمه! الان از کنار مقتل حسینم آمدم. با این شیشه خدا مرا فرستاد که خون گلوی او را بگیرم، پرسیدم: یا رسول الله کجا می بری؟ فرمود: به عرش. امام ششم فرمود: آن قائمه ای که آن شیشه خون را پیغمبر گذاشته، تا قیامت می لرزد.
یک مطلب دیگر را هم غفلت نکنید، هم خودتان و هم هر جا که رفتید به مردم سفارش کنید که: باسوادها قرآن را هر روز بخوانندلإ به قدری که می توانند، به خود امام زمان هدیه کنند، بی سواد ها سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد را بخوانند. کسانی که جمع کنند بین هر دو، نور علی نور است. کسی که این عمل را بکند با خود آن حضرت است، کسی هم که با امام زمان بود با تمام انبیاء و ائمه معصومین است.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ.
لینک دانلود فیلم
media.ishia.org/Data/MediaFiles/4/2996e477f7fb48b185272c6f66e2d26f-L.mp4
منبع وب آیت الله وحید خراسانی