آل یاسین

می نویسم برای مردی که چهار گوشه قلبش شکسته است . التماس دعا
  • خانه 

بخونید و بخندید

20 شهریور 1393 توسط 110

 

بسم الله الرحمن الرحیم


بخونید و بخندید


نقل ﺷﺪﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ‏ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﺧﻄﺒﻪﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪند …

و ﭼﺸﻤﻬﺎ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﻣﺤﻮﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ ‏علیه السلام بودند ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻼمشان ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪ …

ﻣﻌﺎﻭﯾﮥ ﻣﻠﻌﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﯼ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭﮔﻔﺖ:ﯾﺎ ﺍﺑﺎﻣﺤﻤﺪ! ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﺪ:

ﻻ ﺭﻃﺐ ﻭ ﻻ ﻳﺎﺑﺲ ﺍﻻ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺏﻣﺒﻴﻦ (ﻫﻴﭻ ﺗﺮ ﻭ ﺧﺸﻜﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺍﺿﺢ ﺍﺳﺖ) ‏( ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ ‏) ..

ﺷﻤﺎ ﻫﻢﮐﻪ ﺍﺩﻋﺎ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎﺧﺒﺮﯾﺪ ..! ﭘﺲ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽﺑﮕﻮﯾﯽ:

‏(ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺭﯾﺶ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍﺀ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ‏)ﺭﺍﺑﻄﮥ ﺭﯾﺶ ﻣﻦ ﻭ ﺭﯾﺶ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ ؟!

ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺣﺎﺿﺮﻫﻤﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ..‏(ﺭﯾﺶ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ‏علیه السلام ﭘﺮﭘﺸﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺭﯾﺶ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﮐﻢ ﻭ ﮐﻮﺳﻪ ﻭﺍﺭ ‏) ..

ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﯽ ‏علیه السلام ﻓﺮﻣﻮﺩند ﻣﮕﺮ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯼ:ﻭَ ﺍﻟْﺒَﻠَﺪُ ﺍﻟﻄَّﻴِّﺐُ ﻳﺨَْﺮُﺝُ ﻧَﺒَﺎﺗُﻪُ ﺑِﺈِﺫْﻥِ ﺭَﺑِّﻪِ ﻭَ ﺍﻟَّﺬِﻯ ﺧَﺒُﺚَ ﻟَﺎﻳﺨَْﺮُﺝُ ﺇِﻟَّﺎ ﻧَﻜِﺪًﺍ .. ؛

ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﮔﯿﺎﻫﺶ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ‏( ﺧﻮﺏ ﻭ ﭘﺮ ‏) ﻣﯽ ﺭﻭﯾﺪ ﺍﻣّﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺒﯿﺚ ﺷﻮﺭﻩ ﺯﺍﺭ، ﺟﺰ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻢ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ .. ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻋﺮﺍﻑﺁﯾﻪ 58…‏

( ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﻣﻦ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ ﺍﻭﻝ ﺁﯾﻪ ﻭ ﺭﯾﺶ ﻧﺤﺲ ﺗﻮﻣﺼﺪﺍﻕ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ ﺩﻭﻡ ﺁﯾﻪ ﺍﺳﺖ ‏)ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺯﺩﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ …

ﻋﻤﺮﻋﺎﺹﻣﻠﻌﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻏﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭﻧﯿﻔﺖ ﮐﻪ ﺯﺑﺎﻧﺸﺎﻥﺷﻤﺸﯿﺮﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﻤﺸﺎﻥ ﮐﺎﻣﻞ …

ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﺑﺎ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﺧﺮﺍﺏ ﻟﮕﺪﯼ ﺯﺩ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻋﺎﺹ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺠﻠﺲﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ ….


برگرفته ار کتاب تفسیر سوره نحل از تالیفات ایت الله ضیا ابادی



 1 نظر

ﻋﻤﺮ ابن خطاب و شیر برنج

20 شهریور 1393 توسط 110



بسم الله الرحمن الرحیم

ﺭﻭﺯﯼ ﻋﻤﺮ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺍﻣيرالمومنين عليه السلام ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﺪ، ﮔﻔﺖ:

ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ…

ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ:ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ:ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻟﺞ ﺗﻮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ.

ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ. ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ،ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ…ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ،ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﻣﻄﺒﺦ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ،ﻋﻤﺮ ﻭﻗﺖ ﻧﻬﺎﺭ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ،ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻭﺩ….

ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﮏ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﻢ ﻧﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯼ…ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﺘﮏ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﻮﺭﺩ،ﻭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ….

ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ…ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻭﯼ ﮔﻔﺖ: ﺁﺧﺮ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﺪ…ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ….

ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ:ﭼﺮﺍ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻫﻢ ﮐﺘﮏ"ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ. ﮐﺘﮏ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩی

( روحی له الفداک یا امیر المومنین"علیه السلام")


مستدرك الوسائل ج1 ص 159 و ص 162



 نظر دهید »

روایتی خواندنی در مورد جنگ امیرالمومنین با مرحب

20 شهریور 1393 توسط 110

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم


روایتی خواندنی در مورد جنگ امیرالمومنین با مرحب

روایت بسیار زیبا و خواندنی از قدرت و شجاعت امیرالمونین را در گفت وگوی پیامبر با جبرئیل بخوانید:

در روز جنگ خیبر پس از آنکه مرحب خیبری)مرحب بن حارث یهودی،مردی بلندقامت، عظیم الجثه و بسیار شجاع( به دست امیرالمونین به دو نیم گردید و بر زمین افتاد جبرئیل در حالی که خنده تعجب بر لب داشت بر پیامبر فرود آمد. رسول خدا به او فرمودند: از چه تعجب کردی؟

عرض کرد: همانا فرشتگان در مراکز و جایگاه های آسمانی ندا می کنند:

“لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار”

ولی تعجب من بدان جهت است که آن زمان که امر شدم قوم لوط را هلاک کنم، شهرهای آنان را که ۷ شهر از زمین هفتم زیرین تا زمین هفتم بالا بود بر پری از بال هایم قرار دادم و آنقدر آن را بالا بردم که حاملان عرش صدای خروس ها و اطفال)روی زمین( را می شنیدند و تا صبح در انتظار امر خدا ایستادم و آن را جابجا نکردم.

اما امروز که علی ضرب هاشمی را فرود آورد من مامور شدم زیادی قبضه او را نگه دارم تا به زمین فرود نیاید و به زمین نرسد و آن را به دو نیم نکند تا زمین و اهل آن را واژگون گردد.

در این هنگام فشار زیادی شمشیر علی سنگین تر از شهرهای قوم لوط بود و این درحالی بود که اسرافیل و میکائیل بازوی علی را در هوا به قبضه خویش گرفته بودند.

منبع: مدینه المعاجز ۱/۱۸۳ ح ۱۷۳ تالیف سیدهاشم بحرانی و اعجاز امیران عالم فصل دوم.احمد متوسلی

 


 نظر دهید »

دشمن علی علیه السلام در جهنم است

19 شهریور 1393 توسط 110


بسم الله الرحمن الرحیم


أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِیدٍ سوره ق آیه 24

بیفکنید در دوزخ هر نا سپاس ستیزه جو را.

حاکم حسکانی در شواهد التنزیل بسند خود از ابو سعید خدری نقل میکند:

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود چون روز قیامت شود خدای تعالی به من و علی علیه السلام می فرماید:

هر کس دشمن شما است او را در آتش بیفکنید و هر که دوست شما است او را داخل بهشت گردانید

و اینست فرموده خدای تعالی بیفکنید در دوزخ هر نا سپاس ستیزه جو را

( شواهد التنزیل جلد 2 ص 190)

 


 نظر دهید »

شیعه و سنی

17 شهریور 1393 توسط 110

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دو نفر، یکى شيعه و دیگرى سنى، در خانه اى با هم زندگی مى کردند.

یک روز سنى به سفر رفت و در راه بود که شيعه زنگ زد به او و گفت:

“سریع برگرد خونه که کار بسیار بسیار واجبى دارم".

سنى گفت: “الان تو راهم نمى شه".شيعه اصرار کرد و سنى باز قبول نمی کرد.

آخر آنقدر اصرار کرد و گفت کار بسیار مهم و حیاتی دارم، که سنى قبول کرد که برگردد.

وقتی برگشت گفت: “کار مهمت چى بود؟

“شيعه گفت: “هيچى؛ فقط خواستم بگم دوستت دارم، و تو دوست منى.

همین".سنى عصبانی شد و گفت: “فلان فلان شده مگه مرض دارى این همه راه منو کشوندى که همینو بگى؟ مگه آزار دارى؟

“شيعه گفت: “این همون حرفیست که شما در مورد پیغمبر می زنيد. می گویيد پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم) این همه مردمو معطل کرده، وقتی به غدیر خم می رسه دستور توقف می ده، می گه اونایی که جلو افتادن بگين برگردند و صبر می کنیم اونایی که نرسیدن برسن. می گن آنقدر هوا گرم بوده که مردم زير شکم شتر پناه می بردند و عبا روی سرشون می انداختند. تعدادشون ۱۲۰هزار نفر بوده.

آن وقت پیغمبر این همه آدم رو معطل کنه بگه على فقط دوست منه؟!!

 



 2 نظر

پاسخ کوبنده امیرالمومنین علیه السلام به عمر بن خطاب...

15 شهریور 1393 توسط 110

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پاسخ کوبنده امیرالمومنین علیه السلام به عمر بن خطاب…

ابن عباس میگوید روزی عمر بن خطاب به مولا علی ( علیه السلام ) با اعتراض گفت:

ای ابا الحسن وقتی از تو سوالی میشود چرا شما در جواب دادن شتاب می کنید و با درنگ و تفکر پاسخ نمی دهی؟؟

حضرت حیدر (علیه السلام)  در جواب او دست خود را باز کرد و فرمودند: این چند تاست؟عمر به سرعت گفت 5 تا!

حضرت فرمودند چرا در نظر دادن عجله کردی؟

عمر گفت: این مساله جزیی بر من پوشیده نبود و نیاز به تفکر نداشت…

حضرت علی لبخندی زد و فرمودند که من هم در اموری که برمن پوشیده نیست پرشتاب ترم و علوم نزد من چون مساله ایی جزیی و ساده است!

 

( بحارالانوار جلد 40 ص 147)

 


 1 نظر

یا امیرالمومنین علی علیه السلام

14 شهریور 1393 توسط 110

 

بسم الله الرحمن الرحیم


روزى على (علیه السلام) در زمان خلافتش بالاى منبر فرمود:

((قبل از آنكه از میان شما بروم هر سؤ ال دارید بپرسید، چرا كه من به راههاى آسمانها آگاهتر از راههاى زمین هستم .))

یك نفر از حاضران برخاست و گفت : جبرئیل در كجاست ؟

على (علیه السلام) به آسمان و مشرق و مغرب نگاه كرد، و بعد از چند لحظه به او فرمود:

((همه جا را دیدم ، ولى جبرئیل را ندیدم ، جبرئیل تو هستى ))

حاضران دیدند آن سؤال كننده از نظرها پنهان شد،و هنگام رفتن خطاب به امیرمؤ منان على (علیه السلام) مى گفت:

((حقّا كه تو در سخن خود راستگو هستى !))

ناسخ التواریخ حضرت على (علیه السلام) ج 5 ص 57

 


 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آل یاسین

اشهدان لا اله الا الله و اشهدان محمد رسول الله و اشهدان امیر المومنین علی ولی الله
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • امام سجاد علیه السلام
  • اول مظلوم
  • احادیث معصومین علیهم السلام
  • امام حسن مجتبی علیه السلام
  • صاحب عصر و زمان حضرت مهدی عجل الله
  • دل نوشته
  • شعر
  • امام صادق علیه السلام
  • قرآن
  • قرآن
  • حضرت زینب سلام الله علیها
  • حضرت امام حسین علیه السلام
  • جماعت پیرو سقیفه
  • امام هادی علیه السلام
  • دل نوشته
  • عید غدیر
  • توحید
  • امام رضا علیه السلام
  • محتشم کاشانی
  • مواسات با سید الشهدا علیه السلام
  • حضرت رسول الله ( صل الله علیه واله و سلم )
  • امام سجاد علیه السلام
  • حضرت زهراسلام الله علیها
  • امام محمد باقر
  • حجاب
  • امر به معروف و نهی از منکر
  • حضرت آیت الله شیخ حسین وحید خراسانی
  • آیت الله شبیری زنجانی
  • آیت الله سید محمد صادق حسینی روحانی
  • آیت الله سید محمد صادق حسینی روحانی
  • تولی وتبری
  • دشمنان اهل بیت علیهم السلام
  • شعائر
  • آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی
  • امام حسن عسگری
  • امام جواد
  • حضرت زینب کبری سلام الله علیها
  • آیت الله سید علی حسینی سیستانی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس